شبه کودتا؟؛خامنه ای خط تصفیه را کلید زد!

عناصر کلیدی فساد ساختاری تحت هدایت ولی فقیه به نام مبارزه با فساد برای تصفیه جناحی و تامین اراده واحد برای درهم شکستن شورش های تهیدستان، گرسنگان، مالباختگان، ورشکست شده گان و مطالبه گران به میدان آمده اند.

1اژه ای سخنگوی قوه قضاییه دیروز بر گرفتن موافقت خامنه ای برای کنار گذاشتن «برخی محدودیت‌های قانونی»در مبارزه با مفسدین اقتصادی به جای دادن لایحه به مجلس تاکید کرد. این تاکید چیزی جز موافقت ضمنی با وضعیت فوق العاده ندارد. لغو ضربتی «محدودیت قانونی» اگر کودتا نباشد شبه کودتاست.

خامنه ای در سخنان امروز جهت گیری اصلی برخورد با مفسدین اقتصادی در رابطه با ارز و سکه را به سمت «بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌های» کسانی که ارز و سکه را داده اند متوجه دانست و گفت: «ما مدام دنبال آن کسی می‌گردیم که می‌گیرد، درحالی‌که تقصیر عمده متوجه کسی است که آن را داد.»

او نامه اش به رییس قوه قضاییه را «یک گام مهم مثبتی برای مقابله با فساد و مفسد اقتصادی» دانست و تاکید کرد که «مفسد باید مجازات شود.»
با این مواضع دو نکته روشن شده:

نکته اول این است که نمایش وفاق جناح ها برای متحد نشان دادن حاکمیت در برابر فشارهای خارجی و تهدید جنبش ضد دیکتاتوری از پائین کنار گذاشته شده و خط تصفیه با مشارکت فعال رهبر، قوه قضاییه، سازمان اطلاعات سپاه و متحدان امنیتی دستگاه ولایت کلید خورده است. علتش هم کاملا روشن است. روحانی با دولتی فاسد و ناکارا، با سیاست های اقتصادی فاجعه باری که تنها باعث تشدید رکود و بیکاری و فقر و شکاف طبقاتی و تهیدست سازی در مقیاس انبوه تر شده؛ با پشت پا زدن به همه وعده هایی که به نام آنها رای آورده، حالا به چهره ای منفور و منزوی در بین اکثریت کسانی که روی او شرط بندی کرده و به او رای داده بودند تبدیل شده است. خالی کردن زیر پای روحانی و زدن تعدادی از همکارانش در این شرایط نه تنها خشمی در جامعه برنمی انگیزد که حتی مایه خشنودی زخم خورده گان را فراهم می کند. مثلا چه کسی حاضر است به دستگیری پسر نوبخت از سوی کسانی که خودشان هزار بار از او فاسدتر و زورگوترند اعتراض می کند؟ چه کسی حاضر است به مجازات دختر نعمت زاده وزیر سابق صمت که محتکر داروست، اعتراض کند؟ یا به برکناری ربیعی؟ یا حتی استیضاح خود روحانی؟

مردم ایران در جنبش دی ماه 96 به صراحت و قاطعیت و به درستی اعلام کردند که از هر دو جناح سیاسی عبور کرده اند و اگر هم از مشاجرات آنها برای حرکت مستقل خودشان بهره برداری کنند، قطعی است که حاضر نیستند برای حمایت از یکی در برابر تعرض دیگری به میدان بیایند.

واقعیت این است که با فعال شدن خط تصفیه، پلاتفرم پانزده ماده ای خاتمی که مثلا قرار بود اصلاح اصلاحات باشد مرده به دنیا آمده است. هر چند این این پلاتفرم از همان آغاز چهارده بند اولش به بند پانزدهم که درخواست از خامنه ای و آویزان شدن به او بود، کاملا تباه شده مطرح شده بود و چیزی جز نمایش بحران فروپاشی جریان اصلاح طلبی نبود.

نکته دوم این است که خط تصفیه شکل توطئه گرانه ای از تامین اراده واحد است که از طریق دور زدن ایده وفاق جناح ها قرار است با دردسری کمتر برای دستگاه ولایت و با لغو ضربتی «محدودیت های قانونی» همان هدف را تامین کند. خط تصفیه که در شعار روزنامه کیهان «دو صد گفته چون نیم اعدام نیست» و توضیحات دیروز اژه ای با صراحت مطرح شد، زمانی از سوی اطلاعات سپاه و شخص خامنه ای و قوه قضاییه در دستور قرار گرفت که خامنه ای حاضر نشد شروط وحدت جناحی را بپذیرد.

تامین اراده واحد برای سرکوب گسترده، زیر پوشش مبارزه با فساد و از طریق تصفیه بخشی از دستگاه فاسد مدیریتی جریان یافته است. دستگیری پسر نوبخت، دختر نعمت زاده، برکناری وزیر کار و استیضاح روحانی شروع این پروژه است. اما اساس نیست. اساس پروژه تامین وحدت اراده لازم در حاکمیت بحران زده برای سرکوب جنبش ضد دیکتاتوری و درهم شکستن شورش های تهیدستان، گرسنگان، مالباختگان و ورشکست شده گان و حفظ نظام در شرایط تهدیدات خارجی و تحریم هاست. عناصر کلیدی فساد سازمان یافته و ساختاری تحت هدایت ولی فقیه به نام مبارزه با فساد برای تصفیه جناحی و تامین اراده واحد برای سرکوب گسترده تر مردم به میدان آمده اند.

بیان دیدگاه