مردم مهاباد از حرمت انسانی خود دفاع کردند

mahabad-farinazkhorovaniمردم مهاباد از حرمت انسانی خود دفاع کردند
سایت خبری راه کارگر ـ وقتی دختر جوانی از ترس تعرض جنسی یک مامور حکومتی از طبقه چهارم یک هتل به پائین پرتاب شد و جان باخت، عمق نگاه زن ستیزانه و ضد انسانی حکومت اسلامی در باره زن، یک بار دیگر خود را نشان داد. همین نگاه رذیلانه، آتش خشم مردم مهاباد که از ستم مضاعف ملی هم رنج می برند را روشن ساخت تا هتل تارا را در شعله های آن بسوزانند. روشن است که مرگ فرینار خسروانی، یک حادثه تنها و یک اتفاق ساده نبود. این پرش بسوی مرگ، بیان سرنوشت میلیون ها دختری است که با نگاه زن ستیزانه استبداد دینی روبروست. اعتراض گسترده مردم مهاباد را باید به فال نیک گرفت. این اقدام شجاعانه مردم مهاباد در روزی که معلمان سراسر کشور با سکوت شکوهمند خود گفتند: «می زنم فریاد، هرچه باداباد، وای از این توفان، وای از این بیداد» معنا و مفهوم ویژه ای دارد. طلایه های شکوهمند حرکت های مردمی بر همگان مبارک باد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای نوزده اردیبهشبت به یاد فرزاد کمانگر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
mahabad-farinazkhorovani
راديو ندا : غليان خشم مردم مهاباد و آتش زدن هتل تارا
گفتگوي راديو ندا با دو تن از شهروندان مهاباد پيرامون غليان خشم مردم در پي اقدام به تعرض مامور امنيتي رژيم به مهماندار هتل تارا مهاباد و كشته شدن وي.

mahabad-1
—————————————————-
تجمع اعتراضی در سردشت در حمایت از اعتراضات مردم مهاباد
همزمان با اعتراضات روزهای اخیر در شهر مهاباد و شهرهای دیگر کردستان، روز شنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، شماری از شهروندان سردشتی، جهت محکوم کردن جان باختن «فریناز خسروانی» در شهر مهاباد و همصدایی با مردم این شهر، تجمع اعتراضی ترتیب دادند.
شهروندان سردشتی برای اعلام نارضایتی و اعتراض خود نسبت به اقدامات حاکمیت ایران، در این تجمع اعتراضی شعار «ما همه فریناز هستیم» سر دادند.
به گفته‌ی یکی از معترضین شرکت‌کننده در این تجمع: «راهپیمایی از فلکه‌ی صلاح‌الدین آغاز شده و در کمربندی این شهر خاتمه یافته؛ چون دقایقی پس از شکل گرفتن این تجمع، نیروهای امنیتی پلیس به معترضین حمله کرده و ۱۵ شهروند سردشتی را بازداشت کردند.»
sardasht-2
————————————————————-
«متن قرائت شده در تجمع دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ دانشگاه یاسوج»
ما دانشجویان دانشگاه یاسوج ، امروز در محکومیت هرگونه تجاوز و خشونت علیه زنان و در محکومیت شدید قتل پریناز خسروانی گرد هم جمع شده ایم. از تجاوز های زنجیره ای و گروهی در کرمان و خمینی شهر و مشهد ، الناز بابازاده در تبریز ، زهرا بنی عامری و ریحانه جباری در تهران ، دختران چاقو زده شده در جهرم و زنان اسید به صورت در اصفهان و حال نوبت پریناز در کردستان بود. این خشونت سیستمی و اتوریته مردانه حاکم ، که زن را اسیر ، برده و تجاوز شده می خواهد دیگر امری غیر قابل انکار است.
حال نوبت به پریناز رسید که قربانی این اپیدمی تجاوز شود ، که او باید انتخاب می کرد: سکوت در برابر تجاوز یا دچار شدن به سرنوشت ریحانه یا راه سوم ، تن ندادن به این تجاوز و مرگ شرافتمندانه. اینکه متجاوز نیروی امنیتی رژیم بوده است یا نه در وهله دوم دارای اهمیت است. زن دیگر بدون هیچ مشکلی به سوژه تجاوز بدل شده است. از وزیر و وکیل و کارمند دون پایه ادارات ، معلم و استاد دانشگاه و آخوند و روحانی نیروی نظامی و امنیتی رژیم تا برادران و پدران خود ما ، همه زن را بعنوان قربانی می خواهند. چیزی که در هر ثانیه و لحظه در حال لمس آن هستیم.
پریناز یک کارگر خدماتی هتل بود. پریناز در برابر نادر مولودی. کارگر در برابر سرمایه دار. و متجاوز ، مرتضی هاشمی وند.
باز هم زمین بازی آماده شد. کارگر ، سرمایه دار و نیروی سوم سرکوبگر و متجاوز در تیم سرمایه دار.
سیستم موجود دیگر با یورش های وحشیانه به معیشت کارگر ارضاء نمی شود. حال پس از کار کارگر و معیشت اش نوبت به جسم و جانش رسیده.
زالویی که خون می خورد لحظه به لحظه فربه تر می شود و باز هم بیشتر می طلبد. از شلاق زدن کارگران معدن چادرملو ، کشتار وحشیانه کارگران خاتون آباد ، خود سوزی یونس عساکره و حالا تجاوز به پریناز.
اما در آنسوی قضیه رژیم نیز بیکار ننشسته و دست به لجن پراکنی در حوزه شخصی پریناز زده که پروپاگاندا ، شایعه پراکنی و یک روش قدیمی و تکراری جهت حمله و پست شمردن و تحقیر یک جنبش یا به عبا تی دیگر و بهتر ، شورش اجتماعی کوردهاست. حال رژیم می گوید ببینید ؛ پریناز یک جنده ، فاحشه است. تاره برادرش هم شاهدی بر این مدعاست و تازه اگر باور نمی کنید فیلم و اس ام اس هایش هم موجود ست. رژیم القاء می کند که خلق کوردستان به دنبال یک سلیطه و فاحشه به خیابان ها آمده اند.
اما مرگ این دختر 26 ساله و دارای لیسانس مهندسی کامپیوتر ، «که روزی چون من و تو دانشجو بود» است که خشم خلق کورد را نسبت به این حجم عظیم از خشونت علیه زنان و تبعیض قومیتی-ملیتی را برانگیخته کرد. مردم به خیابان می آیند ، هتل را آتش می زنند ، از پلیس و سپاه می خورند و حتی میزنند.
آتش زیر خاکستر حال مشتعل شده ؛ برادران ، خواهران و رفقای ما در مهاباد خونین ، در سردشت مرگ آلود ، در مریوان ، شهر کاک فؤاد ؛ در سنندج سرخ و در سرتاسر کوردستان به خیابان ها آمده اند و ما نیز به نوبه خود حمایت همه جانبه مان را از این جنبش و شورش اجتماعی مردمی را اعلام می داریم و خشونت و تجاوز به زنان و تبعیض های قومیتی ، ملیتی ، نژادی ، زبانی و مذهبی را بر علیه خلق ترکمن ، عرب ، بلوچ ، کورد ، آذری و… را در هر ساحتی به شدت محکوم می نماییم و کاملا غیر انسانی می دانیم.
و این متن را با شعری از »یانیس ریتسوس» به پایان می رسانیم:
ما مست از سخنانی هستیم که
هنوز به فریاد در نیاورده ایم
مست از بوسه هایی هستیم
که هنوز نگرفته ایم
از روزهایی که هنوز نیامده‌اند
از آزادی که در طلبش بودیم
از آزادی که ذره به ذره به دست می آوریم
پرچم را بالا بگیر
تا بر صورت بادها سیلی بزند
حتی لاک پشت ها هم هنگامی که بدانند به کجا می روند
زودتر از خرگوش ها به مقصد میرسند.
21 اردیبهشت
دانشگاه یاسوج
—————————————————–

جمعی از زنان سنندج: “پرونده جنایت هتل تارا را به دادگاه مردمی می‌بریم” + ویدیو
دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
جمعی از دختران و زنان سنندج، با انتشار ویدیویی، ضمن محکوم کردن مرگ «فریناز خسروانی» و همدردی با خانواده وی، از اعتراضات مردم مهاباد حمایت و اعلام کردند: “پرونده این جنایت را به دادگاه مردمی می‌بریم.”

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، زنان سنندجی در این ویدیوی کوتاه، که به دلایل امنیتی در حاشیه این شهر ضبط شده، با خواندن بیانیه‌ای گفته‌اند: “شعور اجتماعی و اراده زنان کُرد، از آن چیزی که بر سرشان می‌آید، آگاه بوده و خواستار تصویب و اجرای قانون ویژه امنیت کار زنان هستند.”

متن ترجمه شده این بیانیه حمایتی که به زبان کُردی است در پی می‌آید.

همانطور که اطلاع دارید در روزهای اخیر در شهر مهاباد، حادثه ناگوار خودکشی فریناز خسروانی در هتل تارای این شهر، برای تن ندادن به نقشه‌ی شوم بازرس مزدور و مالک هتل، دل هر انسان با وجدان و باورمندی را به درد آورد. فریناز برای دفاع از کرامت خود، شجاعانه به زندگی خود خاتمه داد.

فریناز با مرگ خود وضعیت ناگوار و شرایط غیر انسانی قانونی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی حاکم بر زن کُرد را فریاد زد؛ فریادی که سال‌هاست در گلوی زنان کُرد خفه شده است. نبود حمایت از زنان و تهدید و فشار بر آنها از سویی و این بار نیز روشن شدن نقشه و برنامه‌ای شوم از سوی دیگر، هر لحظه زندگی زنان کُرد را تهدید می‌کند. این حادثه دلالت بر این نکته دارد که شعور اجتماعی و اراده مردم کُرد به ویژه زنان، از آن چیزی که بر سرشان آمده و می‌آید، آگاه است و در مقطعی مهم و حساس قرار دارد.

اگر در جامعه قانونی و اجتماعی حاضر، تغییری حاکم نشود، آن چیزی که بر سر فریناز آمد، احتمال دارد سرنوشت هر دختر دیگری نیز باشد. به همین دلیل ضمن اینکه مراتب تسلیت خودمان را به خانواده فریناز می‌رسانیم، صدایمان و مطالبه‌مان را با خواست‌های برحق مردم بااراده و با وجدان شهر مهاباد یکی می‌کنیم و خودمان پرونده این جنایت را به دادگاه مردمی می‌بریم. و تاکید می‌کنیم جامعه کُردی اجازه تکرار اتفاقی اینگونه را نمی‌دهند. همچنین باید قانون ویژه امنیت کار زنان تصویب و اجرا شود و ما برای رسیدن به این خواست و مطالبه‌ی روا محکم ایستاده‌ایم.

———————————————-
برهنگی، تعرض جنسی و فمینیسم
فروغ اسدپور
دو سه هفته پیش بود که مناظره ی یک دختر جوان که عکس های برهنه ای از خود روی فیس بوک و رسانه های دیگر گذاشته بود را با یک کشیش زن دست راستی در یک برنامه ی شبانه دیدم. نام دختر جوان چندی پیش از این مناظره در رسانه ها، به علت خودکشی یکی دو دختر نوجوان که قربانی اخاذی و زیاده خواهی های مردان ناشناس پدوفیل شده بودند، بر سر زبان ها افتاد. خودکشی این دخترکان نازنین افکار عمومی و بخصوص زنان را به خشم آورده بود که چرا پلیس با این عاملین فشار بر دخترهای کوچک برخورد جدی نمیکند. این مردان بزرگسال یا جوانسال با دست یافتن به عکس هایی از این نوجوانان دختر آنان را برای ایجاد رابطه ی نزدیک زیر فشار گذاشته و تهدید کرده بودند که در صورت نگرفتن رابطه عکس های آنان را منتشر خواهند کرد. واکنش شتابزده ی دو دختر نوجوان پانزده ساله در نروژ و دانمارک به این تهدیدها خودکشی بود. درگیر و دار همین بحث ها بود که دختری مصاحبه ای با رسانه ی سراسری دانمارک ترتیب داد و از وقوع چنین اتفاقی برای خود خبر داد. عکس های برهنه ای برای دوست پسرش در شهری دیگر میفرستد و عکس ها ظاهرا به دست کسی دیگر می افتد و مرد از او تقاضای پول میکند و این که اگر نپردازی عکس هایت را عمومی میکنم. دختر 23 ساله میگفت که پس از چند روزی ناراحتی و تشویش به رغم مخالفت دوست پسرم عکس های برهنه ای از خودم روی فیس بوک و چند رسانه ی همگانی دیگر منتشر کردم تا به او آن مرد هتاک و دوست پسرم نشان بدهم که تن من قلمرو خصوصی و شخصی من است و اگر بخواهم حتی عکسهای برهنه ی تنم را نیز منتشر میکنم اما اجازه نمی دهم که کسی بابت آن مرا زیر فشار بگذارد یا زیاده خواهی کند. در مناظره ای که دیرتر با کشیش زن دست راستی مشهور و گزنده زبان دانمارک داشت با خونسردی از برهنگی و طبیعی بودن آن دفاع کرد– نشان داد که در نحوه ی فرمول بندی هایش فمینیستی تر و چپ تر شده است — از این حرف میزد که فمینیست های دهه ی شصت و هفتاد کرست هایشان را در خیابان ها از تن به در آوردند آنها را سوزاندند و برهنگی را به عنوان امری طبیعی هم تئوریزه و هم پراتیک کردند و وضعیت چنان بود که بسیاری گمان میکردند بزودی تابوی تن زن و برهنگی تن او نیز در هم خواهد شکست و دیگر زنی دست کم در این سو ، بخاطر تن و بدن اش مورد تعرض مردانه قرار نخواهد گرفت و زنان خواهند توانست به راحتی برهنه و طبیعی باشند. اما راست نولیبرال فقط مبنای اقتصادی زندگی مردم را هدف نگرفت فقط دستاوردهای دمکراتیک سیاسی شان را پس نگرفت بلکه زیباشناسی و سیاست های جنسی مترقی و چپ را نیز هدف گرفت. از سویی برهنگی را از فمینیست ها گرفت، آن را سیاست زدایی کرد «خانگی» و رام شده در فیلم های سینمایی — خالی از محتوا و پیام — به اسارت درآورد و از سویی دستاوردهای زنان را بشدت زیر ضرب برد و از نقش های سنتی زنان دفاع کرد و آنها را از نو به شکل کلیشه هایی جذاب در همه جا تبلیغ کرد.
کشیش زن طی مناظره به این دختر جسور عتاب و خطاب میکرد که تن تو قلمرو خصوصی و شخصی تست و باید از آن مراقبت کنی و نباید اجازه بدهی کسی به عکسهایت دست بیابد و برای پیشگیری از این حادثه نباید عکس برهنه بگیری و یا می گیری نباید آن را از طریق ای میل برای کسی بفرستی. در نهایت دنیای ما جنگل است و تو زن ای و باید مراقب تن و بدن ات باشی. دختر جوان با وجود این جملات کم نمی آورد و در کمال آرامش و با لبخندی نرم بر گوشه ی لب میگفت که این حرفها از سر عقب نشینی است از سر راست روی است از سر کنسرواتیسم سیاسی و فرهنگی است. همین است که امروز در هند هر چند دقیقه به زنان تجاوز و تعدی میشود و هنوز این همه را گناه بی مبالاتی خود زنان میدانیم. تن زن قلمرو خصوصی است بله ولی به همان اندازه هم به قلمرو همگانی تعلق دارد مسئله ای همگانی است و نیمی از بشریت را شامل میشود. نباید اجازه داد تا یک بار دیگر سکسوالیته و تن و برهنگی و عشق ورزی را امری خانگی و خصوصی کنند و یک بار دیگر تن زن را داغ ننگ و شرم و آلودگی بزنند.
با خواندن مطالبی در باره وقایع مهاباد، خودکشی دختری جوان که ظاهرا از دست مرد متجاوزی با پشتوانه ی محکم حکومتی می گریخته است، خشم و حرکت خوانگیخته ی مردم، و فقدان حضور جدی خود زنان در این تظاهرات خشم آلود یاد این واقعه افتادم. قصدم به هیچ رو قیاس این دو اتفاق با یکدیگر نیست که قابل قیاس نیستند. اما به هر حال در هر دو واقعه تن و سکسوالیته ی زنان در مرکز قرار دارد و معضلی است هنوز حل ناشده، خواه در باختر باشد خواه در خاور. خواستم به این وسیله بگویم که زنان و دختران ایران هم نباید از علنی شدن تعدی هایی که به آنها میشود هراس داشته باشند نباید از «آبروریزی» بترسند. این فضای خفقان آور پیرامون مسائل تن و جنسیت و سکسوالیته زنان و مردان و کودکان باید با هزار مجرا و کانال و زبان و سیاست به چالش گرفته شود. شاید بتوان با افشای اسم و رسم و جایگاه این قبیل مردان متجاوز خشم جامعه را متوجهشان کرد و خود را از شرشان در امان داشت. به هر حال این هم راهی است برای مقابله با تجاوزهای بی سروصدایی که در جامعه انجام میشود. زنان را باید تشویق کرد که مردان عقل باخته ی متجاوز و تهدید ها و تطمیع هایشان را زودتر بیان کنند و نام شان را رسوا سازند به جای این که خود به نحوی شخصی و فردی بهای تعدی های آنان را بپردازند.
Like ·
————————————————————-
مینا بهار (فیسبوک)
‏سه-شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴
من مطلبی که راجع به مرگ خانم فریناز خسروانی نوشته بودم را پاک کردم چون از قرار معلوم حقیقتی در داستانی که گفته بودند وجود نداشت! من همیشه این را میدانم که منابع کردی موثق و قابل اعتماد نیستند و همیشه حقیقت را فدای مصالح و منافع قومی و گروهی و اهداف مختلف … می کنند و با تحریف واقعیات از هر فرصتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند!
در این ماجرا ، داستان عاشقانه دو نفر را به تجاوز یک مامور دولتی به آن دختر تبدیل کردند که یعنی باعث مرگ دختر شد! در حالیکه آن مرد اصلا کارمند دولت نیست و دختر هم از ترس خانواده و برملا شدن رابطه اش، خود را به پنجره ها آویزان کرده و از اتاقی به اتاقی منتقل میکند که در این حال متاسفانه سقوط می کند و کشته می شود. با تحریف واقعیات و ارائه ماجرایی ساختگی، احزاب کرد ساعاتی را برای راهپیمایی در سراسر کردستان مشخص کردند که یعنی احساسات قومی و غیرت خود را به نمایش بگذارند. حتی کردهای کشورهای دیگر از جمله عراق که وضعیت زنان کرد در آنجا اسفناک است هم راهپیمایی کردند! همه مثل عروسکهایی کوک شدند و ماشین تبلیغاتی کردها بقدری سریع و با برنامه عمل می کند که دروغهایشان را در روزنامه های کشورهای دیگر هم به چاپ رساندند!
باید به این مسئله هم اشاره کرد که مسئله حقوق زنان در جامعه کرد وضعیت خوبی ندارد. فرهنگ مردسالاری و سنتی، قتلهای ناموسی، ختنه زنان، ازدواج در سنین کم برای دختران که خود تجاوزی قانونی به دختر بچه هاست در کردستان بسیار بوقوع می پیوندند، ولی معمولا هیچ اعتراضی در این موارد صورت نمی گیرند و بی تفاوتی کردها راجع به وضعیت زنان در فرهنگ منطقه، در همه جا دیده می شود! ولی در مورد این داستان دروغین، غیرت همه گل میکند که واقعا جای تعمق دارد!
مردمی که به واقعیات ستم زنان در فرهنگ خود کاری ندارند ولی به میل خود داستان می سازند و به دنبال این داستانها حاضرند یک هتل را به آتش بکشند و غارت کند و وسایلش را بدزدند و ماشینها را به آتش بکشند و خانه کسی را به آتش بکشند و به خودشان حق میدهند که به راحتی مال و جان انسانهای دیگر را فدا کنند. احزابی که به دلایل نادرست احساسات مردم را تحریک می کنند و آنها را به خطر می اندازند و روی این موج سوار می شوند و افراد نژادپرست و قومگرا صحنه را در دست می گیرند و خود را قهرمان نشان میدهند و انتظار دارند که بقیه مردم ایران هم روی کذب و نادرستی آنها حرکت کنند!
این داستانها و عملکرد احزاب کرد برای خود مردم کرد گران تمام شده و خواهد شد. تعدادی از مردم ، زخمی و مجروح شدند، قسمتهایی از شهر آتش زده شدند، افرادی خسارت دیدند، افرادی بیکار شدند، افرادی بی جهت متهم شدند، افرادی دستگیر شدند و … و در آینده اگر مسئله واقعی هم بوقوع بپیوندد، آنوقت دیگر برای دیگران مهم نخواهد بود و عکس العمل چندانی دیده نخواهد شد. و همه اینها به خاطر ماجرای عشقی دو نفر و محدودیتهای خانوادگی – فرهنگی مربوط به اینگونه روابط و فرهنگ مردسالاری و ناموس پرستی، و تحریف حقایق به وسیله تعدادی، و نادانی و ناآگاهی و حرکتهای کورکورانه مردمی که نه میتوانند بطور مستقل فکر و رفتار کنند و نه می توانند مشکلات را به روش متمدنانه ای حل کنند. امیدوارم این مسائل باعث شوند که کردها یک نگاه انتقادی به خودشان و معیارهای قضاوت و رفتارهایشان بکنند.
—————————————————————-
مخرج مشترک «ناموس» و «آبرو» در دو روايت مرگ‌آلود
رؤيا طلوعی
مخرج مشترک هر دو روايت تجاوز و رابطه در جریان مرگ دلخراش فريناز خسروانی، «ناموس» و «آبرو» هستند. هر کدام از اين روايات نزد مردم پذيرفتە شوند چيزی از اين واقعيت نمی‌کاهد کە زن در فرهنگ جامعە ما موقعيت فرودستی داشتە و قوانين زن‌ستيز جمهوری اسلامی بە اين فرودستی شدت بيشتری بخشيدە است. زن صاحب هيچ چيز نيست و از همە دردناک‌تر کە حتی صاحب بدن خود نيز نيست

بعد از مرگ دلخراش فريناز خسروانی در اثر سقوط از بالکن طبقەی چهارم هتل تارای مهاباد، دو روايت با هم در نبردند تا مرگ وی را غير موجە يا موجە جلوە دهند. اگرچە اين دو روايت متعارض بە نظر می رسند اما هر دو مخرج مشترکی دارند و آنهم محوريت مفاهيم «آبرو» و «ناموس» است. آبرويی کە در بدن و بە ويژە در دستگاه تناسلی زن خلاصە شدە و صاحبان متعددی دارد بجز خود زن.

راويان قصد تجاوز جنسی بر اين باورند کە فريناز برای جلوگيری از تجاوز ترجيح دادە از بالکن طبقەی چهارم بە پايين پريدە و مرگ را بە جان بخرد. کم نيستند دوستان مهاباديی کە اين روايت را تائيد می کنند. سخنان معاون امنيتی استانداری آذربايجان مبنی بر خروج پر سرعت فريناز نە از درب کە از پنجرەی طبقەی چهارم! و نيز اعترافات فرد متهم بە تجاوز مبنی بر حضور وی در اتاق و ادعايش مبنی بر قصد «ازدواج» با فريناز، برای هر کس کە بە ادبيات توجيهی مقامات جمهوری اسلامی در کوردستان آشنا باشد، روايت قصد تجاوز را بە يقين نزديکتر می سازد.

عدم امنيت زنان در محيط کار و نيز نبود قوانين مقابله با آزار جنسی زنان در محيط کار، بە شيوەای کە در کشورهای غربی حافظ امنيت زنان شاغل است، غير قابل انکار و چشم پوشی است. در واقع در روايت تجاوز فريناز بی پناه دو راه بيشتر نداشتە: دفاع از خود يا فرار. دفاع از خود ضمن اينکە هميشە از لحاظ فيزيکی برای همەی زنان مقدور نيست مشکلی نيز دارد و آن تعقيب قانونی زن و امکان زندان و اعدام است در صورتيکە منجر بە آسيب جدی يا مرگ متجاوز شود. از آنجا کە در عرف دينی و سنتی، زن منشا گناه و بالقوە مقصر و خطاکار شناختە می شود، در صورت دفاع در مقابل متجاوز، اثبات قصد تجاوز برای زن غير ممکن بودە و معمولا ديگران دوست دارند کە قصد تجاوز را باور نکنند و زن را دروغگو، متقلب و يا نهايتا مقصر جلوە دهند. نمونەهای محبت محمودی و ريحانەی جباری و غيرە شاهدی بر اين مدعاست. از آنجا کە گويا راه فرار هم بر فريناز بستە بودە، بە نظر می رسد او مرگ را با سقوط از پنجرەی طبقەی چهارم برگزيدە است. در واقع مرگ فريناز برای حفظ «آبرو» بودە است چرا کە می دانستە زندگی اجتماعيی کە از آن پس در انتظار اوست روزانە صد بار او را بە لحاظ روحی و روانی خواهد کشت.

بە دنبال اعتراضات و اتفاقاتی کە در شهر مهاباد روی داد مقامات دولتی و نيز صاحب هتل روايت ديگری را در ميان مردم منتشر کردەاند مبنی بر اينکە فريناز و بازرس مامور ارتقای هتل از قبل رابطە داشتە اند. آنها از فيلم دوربينهای مدار بستەی هتل مبنی بر بازگشت فريناز از درب پشتی هتل و مراجعەاش بە اتاق مرد سخن می گويند و تکستها و مکالمات تلفنی رد و بدل شدە را بە ميان می کشند. البتە پا را تا آنجا فرا ميگذارند کە از معاينەی بکارت جسد توسط پزشکی قانونی و باکرگی دختر هم خبر می دهند. در واقع اينان با روايت رابطە و ورود داوطلبانەی خود دختر بە اتاق سعی دارند کە مرگ را موجە قلمداد کردە و افکار عمومی را راضی کنند کە دختر مقصر بودە است! اگر دختر رابطە (ولو سادە) نداشت پس از ترس افشای رابطە و «بی آبرو» شدن کشتە نمی شد. پس قضیە حل است!

آنچە کە در اين روايت حتی در صورت صحت، جای نقد و گمان دارد عطش مدير هتل برای افشای حضور فريناز در اتاق مذکور و سر درآوردن از چند و چون اين حضور و خبردادن و تحريک خانوادە است. جدای اينکە اصولا مدير هتل چە حقی دارد کە در تصميمات خصوصی دو فرد برای رابطە دخالت کند، بايد پرسيد چرا مدير هتل خواهان مچ گيری فريناز بودە است؟ اصولا مچ گيری و آبروريزی فريناز برای او چە نفعی داشتە؟ چە لذتی از کتک خوردن و يا نهايتا قتل ناموسی فريناز می بردە است؟ البتە از آنجا کە فرهنگ زن حقير بين ايران، فرهنگی آشنا برای همەی زنان است، بە احتمال زياد قصد مدير از اين عطش برای آبروريزی زن را در حس مالکيت فرهنگ مردسالار بر زنان و ناموس پنداشتن زن بايد ديد. همانطور کە ناموس پنداشتن زن در روايت تجاوز نيز رگ گردنها را بە شدت برجستە کردە بود.

همچنانکە در ابتدا اشارە شد مخرج مشترک هر دو روايت تجاوز و رابطە، «ناموس» و « آبرو» هستند. هر کدام از اين روايات نزد مردم پذيرفتە شوند چيزی از اين واقعيت نمی کاهد کە زن در فرهنگ جامعەی ما موقعيت فرودستی داشتە و قوانين زن ستيز جمهوری اسلامی بە اين فرودستی شدت بيشتری بخشيدە است. زن صاحب هيچ چيز نيست و از همە دردناکتر کە حتی صاحب بدن خود نيز نيست. آبرو در بدن و دستگاه تناسلی اش خلاصە شدە و او حتی نمی تواند بە اختيار خود پوشش اين بدن را انتخاب کند.

اکنون کە موجی بر اثر مرگ فريناز ايجاد شدە جای آن دارد کە فعالان حقوق زنان غم مرگ فريناز را بە فرصتی برای مبارزە با تمام بی عدالتيهای فرهنگی و قانونی تبديل کنند تا بيش از اين فريناز های ديگر در سکوت جان ندهند. نبايد گذاشت پذيرندگان هر کدام از روايات فوق الذکر با يا بدون اعتراض، از اين پس وجدان خود را آسودە بدانند و پس از چندی ماجرا را فراموش کنند. آنچە کە مرگ فريناز بە جامعە می آموزد لزوم مبارزە با عدم حق زن بر بدن خود، ناموس پنداری و مالکيت بر جسم و جان زن و مبارزە با خلاصە کردن آبرو در جسم زن است. بايد فرياد زد و جا انداخت اين فرياد را کە: «زن ناموس هيچکس نيست.» زن صاحب اختيار تن خويش است. انسانيت زن را و برابری همەی انسانها را بايد عملا بە رسميت شناخت. اگر قانون جمهوری اسلامی را بە راحتی نمی توان عوض کرد، اختيار تغيير فکری و فرهنگی افراد با خود آنان است. هيچ قانونی نمی تواند ارادەی افراد را برای تغيير نگرش و تفکر خود سلب کند. برای تغيير فرهنگ مردسالار و بە رسميت شناختن حق زنان، هر فردی بايد از خود شروع کند و همين امروز. چرا کە همين امروز هم دير است. بسيار فريناز ها، دعاها، فاتيمەها و …. جان دادەاند کە حق زندگی داشتند. بسيار فرينازها، دعاها و فاتيمەها هستند کە جسمن زندە اما بە لحاظ روحی و روانی سالهاست کە از زندگی بی بهرەاند. آنها هم حق حيات مجدد دارند. با خود تکرار کنيم و بە خود بقبولانيم کە «زن ناموس هيچکس نيست.» «اختيار تن زن با خود زن است.»
خبرنامه گويا
رؤيا طلوعی
sardasht-1
————————————————-
محمد آقازاده :برادر صاحب هتل مهاباد که دختری در آن با پرت شدن از طبقه چهارمش کشته شد و ماجرا به اعتراض کشید در مصاحبه یی یادآور شد که مردم در جریان حمله به هتل شعار مرگ بر سرمایه دار می دادند ، این شعار در میان لایه های معتدد خبر به هیچ گرفته می شود ، این شعار نشان می دهد در اعماق جامعه چه می گذرد ، چه تلاطمی در آن جریان دارد و یک روزی ممکن است انفجاری بیرون بزند
سالهای منتهی به انقلاب سال ۵۷ به دلیل افزایش درآمدهای نفتی زندگی اشرافی و پر از تجمل بروز بیرونی یافت و در تضاد با فلاکت توده ها شکافی را فعال کرد که منجر به انقلاب حاشیه نشین ها و طبقه متوسطی شد که از آینده معیشتی خود بیمناک بود ، همین اتفاق با ابعاد وسیعتر و مخوف تر در حال رخ دادن است ، مانور پورشه ها ، بی ام وی ، بنز و،،، چیزی نیست که حتی چشمهای نابینا آنرا نبیند ، حال که خطر حس شده است گفته می شود دارندگان این ماشین ها را دویست هزار تومان جریمه می کنند و خودرو را پنج روز می خوابنند ، این مجازات شیرینی برای صاحبان این ماشین هاست ، چرا که دویست تومان پول آدامس صاحبان این خودروها نمی شود ، در کنار خود روها خانه های اشرافی حسرت را در جانها می کارد تا روزی مبدل به توفان شود
اثرات انتشاری رفتار غارتگران زندگی را برای مردم گران می کنند ، روز به روز مواد غذایی متنوع وارد بازار می شود و با گرانی شان چراغ راهنمایی می شود برای افزایش قیمت نان ، لبنیات ، میوه و،،، ، هر روز بیمارستانهای ستاره دار و مطب های لوکس ابعاد بیشتری می یابند و قیمت خدمات پزشکی را با بریز و بپاش گرانتر می کند و گروه زیادتری از مردم را از ساده ترین خدمات محروم می کنند ، در مورد سفر در کنار مخارج گزاف غارتگران بسیاری اصلا قید سفز را می زنند و یا کنار خیابانها در چادرها زندگی می کنند
متاسفانه مقامات با حقوق های بالا و درآمدهای بالاتر خود بجای حل مشکل خود بخشی از مشکل اند ، آنها روز به روز اتاق هایشان را اشرافی تر می کنند ، در حالی که برای دادن حداقل اضافه کار گداصفتانه عمل می کنند خود مدام با هزینه دولتی یا در اروپایند ، یا مشغول خرید خانه در امریکا و کادانا ، کارمند یکی از موزه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گلایه مند بود در حالی که حقوق بخور و نمیر ما را چند ماه یکبار می دهند مدیر این هتل یا در ونیز است یا در پاریس و،،،
تبعیض چون بنزین بر زندگی جمعی مدام پاشیده می شود و روزی که شعله خشم منفجر می شود عده یی با تعجب از خود می پرسند چرا مردم یک شهر تنها هتل شهر خود را آتش می زنند،آنها چون از اعماق جامعه بی خبرند بی واسطه رویدادها را تعقیب می کنند متعجب می شوند ، مردم از خود می پرسند درآمدهای نفتی ملک مشاع مردم است چرا باید از این درآمدها نصیب ما فقر و حسرت شود و بخشی از جامعه و از جمله مدیران به همه چیز برسند ، این پرسش پاسخ اش را در خشم و عصیان خواهد یافت ،
دیگر مهم نیست بهانه بروز این خشم را چه بدانیم ، اصلا دنبال صدق و کذب بهانه ها رفتن بلاهت است ، بهانه اصلی که غارت از یک سو و حسرت از سوی دیگر است باید از مردم گرفت ، نگیرید روزی شرایط به جایی می رسد که با حسرت با خود زمزمه می کنید چقدر زود همه چیز دیر شد ، جامعه پر از تمایل به گفتن مرگ بر سرمایه دار است ، امروز در نجوا صدای این مرگ شنیده می شود و اگر تدبیری به کار گرفته نشود روزی صداها با هم گره می خورد و مبدل به فریادی می شود که در انفجار بغض ها کنترل نشدنی است
فریب تئوریسین نولیبرال را خوردند عاقبتی جز شکاف طبقاتی ندارد ، آزاد سازی اقتصاد منجر به غارت آزاد شد و حمایت از کارآفرینان منجر به از دست رفتن اموال عمومی ، نتیجه کار فعال شدن شکاف طبقاتی که دارد جامعه را می درد و خود را به اشکال درگیری های قومیتی و نفرت بروز می دهد ، باید سر این تئوریسین ها را به دیوار انزوا کوبید
———————————————————————
sardasht-3
Mina Khani
زنی در مهاباد برای حفاظت از حریمِ خصوصی‌اش، برای حفاظت از تن‌اش، بر اساس شواهد موجود دست به خودکشی زده‌است. با این‌که هنوز در صحت این خودکشی شک است اما اتفاقِ خوب این که مهاباد نسبت به این واقعه یک واکنش جدی نشان داده‌است.
جریحه‌دار شدن احساسات افکارِ عمومی در مهاباد از این جریان چه اتفاق خوبی‌است. زیرا که تجاوز جنسی اتفاق جدیدی نیست. باید از خود پرسید مهاباد به چه حدی از حساسیت در مورد این مساله رسیده‌است که تهرانِ «آباد» بعد از رسانه‌ای شدن خبر تجاوز ناظم مدرسه‌ای به کودکان شهرش نرسید؟
نکته‌ی بعدی شاید در این اتفاق آن رویکرد سمبلیک از جان گذشتن اما تن به خودِ تجاوز و یا ترومای‌تجاوز ندادن‌است. تجاوز تنها یک اتفاق وحشتناک نیست. تجاوز تعدی کردن به خصوصی‌ترین لایه‌ی زندگی یک فرد است و او را نسبت به این فضای خصوصیِ خود بیگانه‌کردن است. در جامعه‌ای که صحبت از تجاوز خود یک تابوی جدیست این بیگانگی نه تنها در تجاوز که پس از مورد تجاوز قرار گرفتن است که هر روز و هر روز بیشتر می‌شود. حتی به لحاظ آماری یکی از معمول ترین واکنش‌ها به تجاوز جنسی بازی‌کردن با فکر از «بین‌بردن» تنی‌است که از خود بیگانه شده‌ و حالا تنها مانده‌است. حدی بی‌نهایت خسته و تنها از حفاظت از تن و جان خود در برابر تعرض و یا ترومای تعرض. «تنم را از بین می‌برم اما به دست تو نمی‌دهم» یا « تنی را که از من گرفته‌ای را از بین می‌برم اما این بار سنگین بیگانگی با او را به دوش نمی‌کشم» و سبملیک تر از آن واکنش استاندار آذربایجان غربی به مساله است. «تجاوزی در کار نبوده‌است و مرحومه به دلیل سرعت زیاد در خروج از محل سقوط کرده‌است»؛ انکار.
شاید واکنشِ وقاحت‌مندِ استاندار آذربایجانِ غربی عده‌ی زیادی را متعجب کند. اما در واقع این واکنش به صورت سمبلیک مواجه‌ی بدنه‌ی اصلی جامعه با این موضوع را نمایندگی می‌کند. «سکوت» تا به مرحله‌ی افشاگری نرسیده‌است و «انکار» در برابر افشاگری. مهاباد اگر موضوعی را به ما یادآوری کند اتفاقن این‌است که این سکوت و نداشتن حساسیت دست کمی از خود «فاجعه» ندارد که حتی خود در بازتولید «فاجعه» به شکل سهمگینی سهیم است.
———————————————————–
mahabad-14
از حاشیه تا متن مهاباد: تنها روایت معتبر، روایت مردمی است که خیابان‌ها را تسخیر می‌کنند
جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
یادداشتی از
شاهد علوی روزنامه‌نگار
در ضرورت آتش زدن هتلی که سرعت زیاد در حرکت، هنگام خروج از “اتاق بالکن دار آن”، موجب سقوط از پنجره و مرگ می‌شود.

زمانی که قانون به کاغذپاره‌های بی‌ارزشی در دست حاکم بدل شده و ماموران قانون نیز به دلقک‌هایی بدل می‌شوند که برای “حفظ آرامش” باید دروغ‌های مضحک بگویند، تنها روایت معتبر، روایت مردمی است که از دروغ، کثافت و سرکوب به ستوه آمده‌اند و خیابان‌ها را تسخیر می‌کنند.

«فریناز خسروانی» از بالکن اتاقی در طبقه چهارم یک هتل خود را به بیرون پرتاب می‌کند تا از خطری بگریزد. پریدنی که نتیجه‌اش مرگ است. اتاق در اجاره مردی بوده (بازرس، مامور یا هر آشغال دیگری) و مرد هنگام پریدن فریناز در اتاقش حضور داشته است. مالک و مدیر هتل به اصرار، مرگ فریناز را “اتفاقی و ناشی از سقوط تصادفی” اعلام می‌کند و با انتخاب این موضع، با مرد داخل اتاق در مسئولیت هر آنچه رخ داده، شریک می‌شود. او انتخاب می‌کند که در کنار “قانون و مامورانش” بایستد و هزینه‌اش را هم باید پرداخت کند.

مردم، همان مردمی که از شنیدن دروغ‌هایی برای “حفظ آرامش جامعه” خشمگین هستند، تعبیر تلخ اما پذیرفتنی‌تری از این فاجعه دارند: مرد ساکن اتاق قصد تجاوز به فریناز را داشته است و او چون نمی‌خواسته است تن به این تجاوز بدهد و برای پاسداری از کرامت انسانیش (ربطی به ناموس ندارد)، از تنها راه رهایی به بیرون پریده است.

راهی برای رهایی از غلبه اهریمنی که جسم تو را می‌آلاید و تنت را با خودت بیگانه می‌کند. راهی بی بازگشت، راهی به خون نشسته، راه رهایی …

فریناز فکر کرده است گزینه دیگری ندارد و انتخاب کرده است این چنین از کرامت انسانی خود حفاظت کند.

مرد متجاوز در سایه گمنامی و تاریکی مانده است و قانون برای حفاظت از یکی از مامورانش و “حفظ آرامش”، به حمایت از او برخاسته است. متجاوز در روایت قانون از ماجرا، به جایگاه خواستگاری دل خسته برکشیده می‌شود تا از او که حفظش برای “امنیت جامعه” لازم است، محافظت شود.

مالک و مدیر هتل هم، کسی که حتی اگر طراح نقشه تجاوز نبوده باشد، آگاهانه انتخاب کرده است که کنار متجاوز بایستد و از او حمایت کند، شهر را ترک کرده است. قانون که می‌داند کجاست با او کاری ندارد، اما مردم خشمگین که می‌دانند “نشانه‌های کاذب آرامش و امنیت”، چه به آسانی به خانه‌های امن جنایت بدل می‌شوند، به درستی به ملک مرد موفق شهر، که برند و نماد و سمبل “خوشبختی، امنیت و آرامش کاذب” در شهر است هجوم می‌برند و آتشش می‌زنند.

مردم مهاباد انتخاب کرده‌اند تا در دفاع از کرامت به خطر افتاده فریناز خسروانی به خیابان بیایند و نقاب از چهره دروغین، آلوده و منحط قانون و مامورانش بردارند.

بازی تازه شروع شده است…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
mahabad-15
امروز در سلیمانی تجمعی در پشتیبانی از مهاباد برگزار می‌شود
امروز در شهر سلیمانی جنوب کردستان در ساعت 2:30 تجمعی به منظور پشتیبانی از اعتراضات مردم شهر مهاباد شرق کردستان برگزار می‌شود.
جمعه ۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۸:۳۶
سلیمانی – فرات
امروز در شهر سلیمانی جنوب کردستان (عراق) در ساعت 2:30 تجمعی به منظور پشتیبانی از اعتراضات مردم شهر مهاباد کردستان (ایران) برگزار می‌شود.

کمیته‌ برگزارکننده و فعالان زن که این تجمع را سازماندهی کرده‌اند, گفتند تجمع در پارک نالی شهر سلیمانی برگزار می‌گردد. همچنین شهروندان سلیمانی , بویژه زنان را برای شرکت گسترده در این تجمع فراخوانده و خواهان موضع‌گیری مسئولانه در قبال سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم ایران شدند.

روز گذشته, 17 اردیبهشت 1394 شهروندان مهاباد خشم و انزجار خود را نسبت به اقدام مأموران اطلاعات به تجاوزگری در هتل تارا و نیز سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم ایران نشان دادند. جوانان کرد هتل تارا را به آتش کشیده و با نیروهای انتظامی تا پاسی از شب به درگیری خیابانی پرداختند. گفتنی است که دهها تن در جریان یورش‌های خشونت‌بار نیروی انتظامی مجروح شده‌اند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
mahabad-5
———————————————————————————————————————————————-
سقوط فریناز و مرگ اعتبار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قاضیان
فریناز خسروانی٬از کارمندان «هتل تارا» در مهاباد از طبقه چهارم سقوط کرد و جان داد. پیش از آن که رسانه‌ها و مقامات بجنبند و بخواهند توضیحی بدهند٬ خبر/شایعه دهان به دهان در میان مردم٬ و صفحه به صفحه در فضای مجازی٬ پیچید.
خبر/شایعه این بود که او برای فرار از تعرض مردی گریخت و جان باخت که مامور اطلاعات بود و می‌خواست به او تعرض کند٬ تعرضی که مقدماتش را مدیر هتل فراهم کرده بود تا به کمک نفوذ مامور اطلاعات بتواند هتلش را یک ستاره بالاتر ببرد.
حالا که خبر/شایعه پیچیده و به باوری عمومی بدل شده تا جایی که مردم خشمگین به خیابان ریخته و هتل را آتش زده‌اند٬ مقامات به دنبال توضیحش افتاده‌اند٬ غافل از این که اعتبار نداشته را با توضیح مسخره‌شان بی‌اعتبارتر کرده‌اند. از آن جمله است فرمایش معاون سیاسی – امنیتی استاندار که می‌گوید:«طبق اعلام پزشکی قانونی تعرضی صورت نگرفته ، تنها صحبتی انجام شده است ، آنهم در حد آشنایی و متهم که مدتی قبل از همسر خود جدا شده است درصدد بود از مرحومه برای ازدواج درخواست کند، منتهی مرحومه قصد خروج از اتاق را داشته که به دلیل سرعت در حرکت ،از پنجره سقوط کرده و فوت می کند.»
گمان نمی‌کنم اگر تمام کمدین‌های عالم هم جمع می‌شدند٬ قادر بودند توضیحی به این اندازه مضحک فراهم کنند و بگویند دختر جان‌باخته چنان از پیشنهاد ازدواج فرار کرده که به جای در از پنجره خارج شده٬ و چنان سرعتی داشته که سقوط کرده است.
فریناز سقوط کرد و به تلخی جان داد. سقوطش اما وقتی به خیابان ریختن مردم بی‌باور به رسانه‌ها و مقامات را به دنبال داشت٬ بازهم سقوط مستمر اعتبار رسانه‌ها و مقامات رسمی را به یاد همه‌ی ما آورد. به یاد ما آورد که اگر فریناز دیروز در اثر سقوط جان داد٬ سقوط اعتبار رسانه‌ای و سیاسی مدت‌های مدید است که بستر مرگ‌ اعتبارشان را فراهم کرده است.
———————————————————————————————————————————————
Mahmud Maherimahabad-9
هذیان گویی امنیتی رژیم از وحشت اعتراضات جوانان غیور مهاباد:
«مرحومه بقدری از درخواست ازدواج هیجان زده و دست پاچه شده بود که هنگام قصد خروج از اتاق، بدلیل «سرعت زیاد در حرکت» از «پنجره» سقوط کرده و فوت میکند»!؟!
۱۳۹۴/۰۲/۱۸
اختصاصی برنا ،سخنان معاون امنیتی سیاسی استانداری آذربایجان غربی در نشست ویژه امروز در مورد حادثه مهاباد: تعرضی در کار نبوده است/ مرحومه به دلیل سرعت زیاد در هنگام خروج سقوط می‌کند.
علی رضا رادفر معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی : بعضی مسایل دقیقا به حریم شخصی افراد برمی گردد ،مصلحت نمی دانیم آن را رسانه ای کنیم ،تنها می توانم بگویم ، بین مرحومه و فرد دستگیر شده درگیری رخ نداده ، طبق اعلام پزشکی قانونی تعرضی صورت نگرفته ، تنها صحبتی انجام شده است ، آنهم در حد آشنایی ،متهم که مدتی قبل از همسر خود جدا شده است درصدد بود از مرحومه برای ازدواج درخواست کند، منتهی مرحومه قصد خروج از اتاق را داشته که به دلیل سرعت در حرکت ،از پنجره سقوط کرده و فوت می کند. پیگیری ها در خصوص این پرونده به طور قانونی ادامه خواهد داشت . متهم هیچ ارتباط با هیچ نهاد امنیتی نداشته و تنها به دلیل فضاسازی های نادرست متاسفانه عده ای از شهروندان ناراحت از اتفاقی که رخ داده خود را به مقابل هتل رسانده و اقداماتی انجام دادند که صحیح و سنجیده نبود.
به گزارش گروه جوان و جامعه خبرگزاری برنا ، مرگ مشکوک دختری جوان در هتلی در شهر مهاباد که باعث اعتراضات مردمی شده بود باعث شد تا معاون سیاسی امنیتی ،استانداری آذربایجان غربی امروز در نشست خبری ویژه پاسخگو سئوالات خبرنگاران در این باره شود .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا از شهر مهاباد، درحالیکه دختر جوانی به دلایل نامعلوم روز چهارشنبه خودش را از یکی از طبقات هتل تارا در شهر مهاباد پرت و کشته شد معاون سیاسی امنیتی استانداری آذربایجان غربی امروز به خبرنگاران گفت : احساسات مردم را در برابر این حادثه طبیعی می دانم ولی این عزیزان توجه داشته باشند که این اتفاق می توانست در هر کجای ایران یا در هر هتلی رخ دهد افزود:ما پیگیری های قضایی ، پلیسی را دراین خصوص ادامه خواهیم داد ولی اینگونه رفتارهای احساسی مردمی تنها لطمه جایگاه سرمایه گذاری ها دراین شهر می زند . امسال در تعطیلات نوروزی نزدیک صد هزار نفر به عنوان گردشگر از مهاباد دیدار کردند که این فرصت همین طوری به وجود نیامده است ،بلکه با تلاش مردم و مسوولین این فضا به وجود آمد.
وی با بیان اینکه همین چند روز آتی قرار است یک همایش سرمایه گذاری به عنوان یک قطب منطقه ای در اینجا برگزار شود و مهمانان همایش قرار بود در این هتل مستقر شود گفت با طرح این سوال که آیا با فضاسازی که ایجاد شده ، به نیروی انتظامی حمله شده ،تخریب ها و آتش سوزی ها ،این سرمایه گذاران راغب هستند که به اینجا بیایند ادامه داد : از این فرصت استفاده می کنم ،از والدین و مردم فهیم دعوت می کنم ، از فرزندان خود محافظت کنند که در مسیر معاندین نظام قرار نگیرند. دیروز جوانان که مقابل هتل رفتند و دست به تخریب و آتش سوزی زدند بین پانزده تا بیست و دو سال بودند ،افرادی بی تجربه که اسیر احساسات خود شدند .والدین باید دراین شرایط فضا را هدایت کنندتا با این اقدامات فرصت های سرمایه گذاری و توسعه مهاباد زیر سوال نرود.
رادفر در ادامه گفت : هیچ تیراندزای توسط نیروهای انتظامی در برابر این گونه برخوردهای مردمی و تخریب ها صورت نگرفت، ماموران با روش های ضد اغتشاش سعی در مدیریت و متفرق کردن جوانان داشتند که با خویشتنداری تمام این موضوع انجام شد حتی وقتی هتل را آتش زدند و ماموران آتش نشانی خود را به محل رساندند ،احساسات مردم باز مانع حرکت خودروهای آتش نشانی شد و این ممانعت ها باعث افزایش تخریب شد .در این حادثه از سوی مردم اشیایی به سوی ماموران پرتاب شد که در این درگیری ها تعدادی از مردم و تعدادی از ماموران نیروی انتظامی مجروح شدند .بلافاصله به بیمارستان مهاباد منتقل شدند ،اکثرا سرپایی درمان شدند ، دو مجروح مورد عمل جراحی قرار گرفتند که هم اکنون مراحل درمانی آنها ادامه دارد دراین حادثه یک نفر از ناحیه چشم دچار جراحت شدید شده است.
وی با تاکید براینکه خویشتنداری ماموران انتظامی و مراجع قضایی در برخورد با این گونه رفتارهای احساسی مردم همیشگی نخواهد بود و اگر حس شود قصدهایی وجود دارد تا هیجان و احساسات جوانان مار ا به مسیرهای نادرست و غیرقانونی بکشاند با قاطعیت برخورد خواهیم کرد .
وی در مورد اینکه در این حادثه دقیقا چه اتفاقی رخ داده است گفت :بعضی مسایل است که دقیقا به حریم شخصی افراد برمی گردد ،مصلحت نمی دانیم آن را رسانه ای کنیم ،اما برای اینکه این سوال بی پاسخ نماند تنها می توانم بگویم ، بین مرحومه و فرد دستگیر شده در هتل صحبتی انجام گرفته ، در حد آشنایی ،متهم که مدتی قبل از همسر خود جدا شده است درصدد بوده از مرحومه برای ازدواج درخواست کند منتهی مرحومه قصد خروج از اتاق را داشته که به دلیل سرعت در حرکت از پنجره سقوط کرده و فوت می کند، دلیل خروج مرحومه از پنجره در دست بررسی است.
وی با اشاره به اخباری که در فضاهای مجازی مبنی بر اینکه تعرض و آزاری و اذیت دراین ماجرا وجود داشته است گفت : به صراحت عرض می کنم ، طبق اعلام پزشکی قانونی هیچ تعرضی صورت نگرفته، هیچ مشکل اخلاقی نبوده است.
————————————————————————————————————–
mahabad-10
‏‎Zanyar Omrani‎‏ ‏
تازە از خواب بیدار شدەام. صفحات اجتماعی پر شدە از عکس ها و ویدیوهای بە آتش کشیدن هتل تارا در مهاباد. این وسط یکی از دوستانم نوشتەی فرد دیگری را برایم مسج زدە است. چند نکتە در ارتباط با نوشتەی فردی بە نام احسان سلطانی:
– «بر اساس خبرهای منتشر شده که کردپا هم از جمله سایت هایی‌ست که آن را منتشر کرده اداره‌ی آگاهی متهم به تجاوز را دستگیر کرده است؛طبعا اداره‌ی آگاهی دستکم چند روز زمان برای بازجویی و تحقیق از متهم نیاز دارد؛معترضین و کسانی که ملتهب کردن فضا را-عمدتا از خارج از کشور- دنبال می کنند چه مطالبه‌ی مشخصی از نیروی انتظامی دارند؟ نیروی انتظامی می‌تواند بدون طی شدن سیر قانونی پرونده در کمتر از 48 ساعت اقدام به انتشار محتویات پرونده نماید؟»
آقای سلطانی در این نوشتە سعی کردە است با استفادەی تام از اصول و مبانی روزنامەنگاری، عدم وجود اسناد موثق در این زمینە را بە پیش بکشد. اما ایشان بە محدودیت های رایج در حوزەی اطلاع رسانی در موارد مشابە در ایران و بالاخص کردستان ایران اشارەای نکردە است و یا بە دلیل «نبود اسناد معتبر» با بی تفاوتی از کنار آن گذشتە است. لابد او منتظر انتشار فیلم ماجرا از طرف نهادهای امنیتی است. بە نظر شما اگر در ایران همزمان چند هزار زندانی سر بە نیست شوند، در آن فضای خفقان آور، ما می توانیم چە سندهایی در این زمینە بە دست دهیم؟! این نکتە نە بە معنای تایید اصل ماجرا بلکە بە نامنصفانە بودن دست بە دامن شدن «قوانین سخت و سفت روزنامەنگارانە» در کشورهای نادموکراتیک است. اگر اصل، اتکا بر دادەها و آمار پوزتیویستی باشد کە سخنان یک طرفەی فرماندار مهاباد، رئیس هتل تارا، نیروی انتظامی و حتی نتایج ادارەی آگاهی پس از تحقیق و تفحص تنها اسناد ممکن خواهند بود. آن ها هم در نهایت برای حفظ وضع موجود و جلوگیری از ادامەی اعتراض ها تلاش می کنند. آقای سلطانی در مورد همین جملەی آخرم می تواند از من سند بخواهد، راستش حق با او خواهد بود، چون اسنادی کە برای قانع کردن او باید جفت و جور کنم را نخواهم داشت. در واقع این مشکل بر می گردد بە نگاه سطحی و ناتوانی علم روزنامەنگاری در کشف واقعیت ماجراها. اینجا دقیقن جایی است کە روزنامەنگار با پلیس تفاوتی نخواهد داشت.
– تقلیل دادن تمام ماجرا بە تحریکات برون مرزی و شنیدەها و گفتەها نیز از نکات دیگری است کە آقای سلطانی با زیرکی تمام سعی کردە است در لابلای متن مثلن منصفانە و بی طرفانەاش پنهان کند. متاسفانە ایشان باید از عدم تاثیرگذاری قابل انتظار رسانەهای برون مرزی و اپوزیسیون کردی آگاه باشد. دلایل عدیدەای در ماجرای امروز کە او آن را «آشوب» می خواند، دخیل هستند. حساسیت های مسایل ناموسی{با کمال تاسف البتە}، فشارهای اقتصادی، موقعیت تاریخی و سیاسی خاص شهر مهاباد، تاثیر شبکەهای اجتماعی و … از آن جملە هستند. در ضمن استناد خود آقای سلطانی بە یکی از فعالین کرد، تلاشی است خارج از دایرەهایی کە سعی می کند، تمام ماجرا را بە آن خلاصە کند! اسم این فعال چیست؟ چرا از میان همەی کردها، او را انتخاب کردە است؟! جواب شفاف است؛ چون بە متنی کە زیرکانە در لوای مبانی روزنامەنگاری قصد تبرئە نیروی انتظامی و مسببان احتمالی ماجرای مهاباد را دارد، کمک شایانی می کند.
– پس از یاری جستن از سخنان فعال بی نام و نشان کرد، آقای سلطانی نتیجەگیری های مطلوب خود را هم ارائە می دهد کە چیزی جز تلاش برای منزە کردن نیروی انتظامی و نهادهای سرکوبگر سیستم سیاسی ایران نیست. او می گوید: «نیروی انتظامی در برابر افرادی که هتلی را به آتش کشیده‌اند چه عکس العملی از خود باید نشان دهد؟ در هر کشور دیگری عده‌ای مقابل هتلی تجمع کنند و آن را به آتش بکشند با چه برخوردی از سوی پلیس و دستگاه های امنیتی روبرو خواهند شد؟» اما او اشارە نمی کند کە نیروی انتظامی در برابر کسانی کە زندگی مردم را مختل می کنند و جان و روان آن ها را بە آتش می کشند، باید چە برخوردی داشتە باشد؟! اشارە نمی کند، چرا کە اسناد قابل اتکایی در این زمینە در دست نیست. استفادە از کلمەی «آشوب» در پایان نوشتە، نکات اشارە شده را صیقل می دهد. بدون درنظر گرفتن فضای خاص سیاسی کە بسیاری از آگاهان از ماجرا را خواستە و ناخواستە بە سکوت وادار می کند، تاکید صرف بر دادەهای آماری، اجحاف بزرگی است کە این روزنامەنگار مستقل روا داشتە است.
– آقای سلطانی در ادامە می گوید:
«کسی به صورت دقیق اطلاع دارد آن روز چه اتفاقی بین «فریناز خسروانی» و متهم به تجاوز افتاده است؟ »
آیا در انتخابات سال ٨٨ معترضان «بە صورت دقیق» از تقلب صورت گرفتە مطلع شدە بودند؟! فکر می کنم یکی از لاریجانی ها بود کە در مورد حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفتە بود کە آن ها حتی سحرگاهان می توانند در صف نانوا نان تازە بخرند. آیا باید بە حرف این مقام استناد کرد و کل فشارهای واردە را شنیدەها و گفتەها خواند؟
آیا اگر اتفاق مشابهی در تهران رخ می داد، آقای سلطانی با موج صورت گرفتە همراه نمی شد؟!
ممکن است واقعن تمام این ماجرا صحت نداشتە باشد، اما آیا روزانە ماجراهای مشابهی در گوشە و کنار ایران رخ نمی دهند؟! آیا باید همیشە منتظر ماند تا فیلم فول اچ دی این ماجراها منتشر شود تا اعتراض کرد؟! این ماجراها فرصت های بالقوەای هستند برای مشارکت واقعی، غیر دولتی و برنامەریزی نشدەی مردم کە می تواند در صورت تداوم و سازماندهی، بە عقب نشینی و حداقل پاسخگویی ریاکارانەی مقامات رسمی منجر شود.
– ما بە روزنامەنگارانی نیازمند هستیم کە بیشتر از آنکە بە قوانین تخماتیک رایج روزنامەنگاری وابستە باشند، بە «مردم» متعهد باشند. روزنامەنگارهایی کە بە سادگی آب خوردن، اعتراضات مردم را ملتهب کردن فضا نخوانند و از خود بپرسند کە چرا در برابر پلیس کە سال هاست فضا را نە تنها ملتهب بلکە متشنج کردە است، لالمانی گرفتەاند؟! البتە اگر ایمان داشتە باشیم کە هیچ امر غیر سیاسی، خنثی و بی طرفانەای وجود ندارد. در غیر این صورت می شود منتظر ماند تا ادارەی آگاهی تحقیقات خود را در این زمینە بە گوش همگان برساند!
———————————————————————————————————————————————————————-
mahabad-11
Ammar Goli
معاون استاندار و چند نکته ایمنی
بر اساس آخرین یافته های اکیپ تجسس و دوربین های مدار بسته و همچنین یاوری ماموران گمگشته امام زمان که در زمان های خاص همیشه در مکان های خاص هستند ثابت شده که فریناز خسروانی داشته با سرعت غیر مجاز با یه بوگاتی ویرون تو یکی از اتاق های هتل تارا ویراژ میداده که یهویی حواسش پرت صحبت کردن با آقای مشاور دیزاین میشه و حین بیرون اومدن از در اتاق از پنجره اونسر اتاق به بیرون پرت میشه. (البته که مشیت الهی در کار بوده)
البته معاون استاندار خودش شخصا گفته کارشناساشون دارن رو این موضوع کار می کنن که:
اولا این بوگاتی رو چطور به طبقه چهارم منتقل کردن؟
دوم اینکه فرض می کنیم که به زحمت و با همکاری اکیپ جهاد سازندگی و همراهی راه و ترابری منتقل شد، حالا تو این موندن تو یه اتاق حداکثر 50 متر مربعی چطور ویراژ داده؟
یکی از کارشناسا به خود جناب معاون فرمودن دوتای اول حل بشه سومی محاله که جوابی براش پیدا بشه. این کارشناس دایره جنایی گفته وقتی این ماشین از پنجره یک متری رد شده و به بیرون پرت شده هیچ خسارتی به در و دیوار وارد نشده و مستقیم اومده بیرون.
کارشناسه در پایانم به معاون استاندار گفته که موازی با این پرونده باید پرونده مفقود شدن این ماشین گرانبها رو هم پیگیری کنن و به بیت المال برش گردونن
این کارشناس دایره جنایی که همزمان برادر آقای ایمنی شرکت گاز هم بودن به دلیل محل کار معاون استاندار و بلند بودنش چند نکته ایمنی رو متذکر شدن:
1.هنگام خروج از اتاقتان و ورود به راهرو مواظب باشید از پنجره یا تراس اونور اتاق پایین نیافتین
2.در صورتی که خواستید از کسی خواستگاری کنید او را به وسایل ایمنی مجهز کنید که از فرط خوشحالی هنگام خروج از در اتاق از پنجره اونسر اتاق پایین نیافتین
3.معاون محترم استاندار باید توجه کنند که هنگام درخواست ازدواج هیچ تماسی با فرد مورد نظر پیدا نکند چون مثل جولز و جولی جرقه ایجاد می شود و فرد خاطی از در پنجره اونسر راهروی تراس بالا به پایین پرت میشن
4.برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی پنجره را با تور سیمی مسدود کنن و از دمپایی های چسبنده استفاده کنند. در صورت لزوم خود و فرد خاطی را به چتر نجات مجهز کنند که مردم فکر بد نکنند و از نیت خیر شما آگاه شوند
5.حتما اکیپی از نیروهای خدوم پزشکی قانونی پایین پنجره باشن تا با آزمایش های دشمن افکنانه خود برای اثبات نیت خیر معاون نظام مشتی بر دهان یاوه گویان استکبار جهانی و گروهک های معاند بکوبند و هیچ راه دررویی رو برای سواستفاده معاندین باقی نذارن
در پایان هم اعلام کرده که همه این موارد تحت امر ولی امر مسلمین بوده از رهنمودهای ایشون برای اتاقها و هتل های دیگر نیز همچون دانشگاه زنجان و امیر کبیر و شهرداری تهران کمال استفاده را برده اند
مرگ بر ضر ولایت فقیه
وسلام و علیکم و الباقی ماجرا
———————————————————————————————–
mahabad-13
بهنام چنگائی
دیروز ریحانه امروز فریناز
تناقض، تضاد و ستیز آشکار رژیم 36 ولائی با حق ابتدائی زندگی مسالمت جوی مردم از همان فردای شکسته شدن انقلاب مان آغازید و تا هم اکنون بی وقفه و شرورانه ادامه دارد. در این سال های ستمگری، رنج هولناک و سراسر خونین همیشه فضای ترس و رُعب و دلهره بر گوشه تا گوشه ی کشور بلازده ی ما حاکم بوده و هیچگاه در این برهه های فرومایگی و رذالت فردی و فرقه ای و «به اصطلاح حاکمیت الهی» آب خوش از گلوی اکثریت مردمان لهیده و زجرداده شده مان نگذشته است.
و رژیم، همچنان تا به امروز مشغول چپاول آبرو و اموال و امال ملت ها و مردمان بیدادرس و گرسنه و بیکار ماست و با ایجاد صدها و چه بسا هزارها شبکه های مرموز مذهبی، مسجدی و تکایائی، طرح های پیچیده ی امنیتی، باندهای متخصص آدمکشی، طرح های مخوف مافیائی و ترور مخفی، علنی و سازماندهی داده شده به کشتارهای سیستماتیک داخلی و خارجی پرداخته، و ماشین سرکوب او، به زندانی کردن، تبعید و اعدام مخالفان، اخراج، تهدید و وادارکردن بخش پیشرو و آگاه کارگران و فرهیختگانِ نوعدوست به تمکین همچنان پُرکار است. در این میان قوه ی قضائی با ایجاد دادگاه های فرمایشی طبق قوانین شریعت عهد بوق و بیانگردی و احکام ضدبشری مطلقا گوش به فرمان پیشوای باخرد بوده و رسما وابسته به حفظ کل دستگاه ولایت می باشد؛ و نه حقوق زایل شده بی گناهانِ تکفیری. آنهم صدور جزائی که در همگاهی و پشتیبانی با باندهای به اصطلاح امام زمانی برای پیشبرد امر قضا!؟ بنا بر این: همگی این عوامل عملا فاجعه ها و مصسیت هائی هستند که در خدمت یاری به نظام تک قطبی بوده و به تاراج و تباهی مردم و کشور ادامه داده و هستی کلانی از ما در طول تاریح 36 سال برباد رفته است.
در این سال های بلند ظلم و ضلالت، هستی مادی و معنوی و فرهنگی ما یا در این اقتدار مطلق مذهبی سوخته، و یا همواره همراه بوده با جنون و جنگ و جنایت پیگیر. و نتیجتا جان گرانقدر و والای بسیاری از شهروندان ما پیوسته زیر تیغ زهراگین تحجر فقه، جباریت فردی و قساوت قضای ( اعدام و حد و سنگسار و…) قرارداشته و همه روزه قربانیان این بساط مرگ آفرین یا بر بالای دارهای ترس رژیم از فروریزی رقص مرگ می کنند و یا بر روی زمین ناامن توسط نیروی سپاهی، بسیجی و لباس شخصی ها و سرِ گردنه گیرانِ امربه معروف و نهی از منکر در هر کوی و میدان و برزن ، اسیدپاشی می شوند، آزار می بینند، جلب می شوند و یا در انظار عمومی، همانگونه که بارهای بار دیده ایم لپ و پار شده و اسیر می شوند.
یا همینک در سیاهچال های رژیم بسیاری از رهبران کارگری، مخالفان استبداد مذهبی، حقوق دانان، مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران و همچنین جوانان به جان آمده بسیاری از ستم و روی برده به اپوزیسیون، اسیر زندان های رژیم هستند و بسیاری از آنها ای بسا منظر اجرای حکم ظالمانه ی اعدام. آیا، ستمکاری و اسارتگری جزو ماهیت و هویت وجودی این ساختار خشونت پناه نیست؟ هست! چراکه همانگونه که می دانیم خیلی از دوستان و از برپا ساختگان این ماشین پلید و دشمن بشری، از دیر باز مورد خشم رهبر بوده و حتی بخشی تا پای مرگ رفته و یا همینک نیز بسیاری از آنها در زنجیر غضب و کینه خامنه ای دچار گشته و بی محاکمه اسیر خشم مطلق گرای او در حصار زور مانده اند.
فریناز خسروانی، اولین و آخرین قربانی این رژیم فاسد و بی آبرو نیست. به ده ها و صد ها دختر و زن جوان اسیر و بی دادرس تاکنونی که جز انتخاب مرگ راهی نداشته اند فکر کنیم. به احکام واقعی شرعی، برای تجاوز به دختران اعدامی پیش از مرگ فکر کنیم. به زهرای کاظمی و همین اواخر به ریحانه بی پناه فکر کنیم. به رژیمی فکر کنیم که ماهیت و موجودیت اش تاکنون با بی اخلاقی آشکار گره خورده است. به اصول مذهبی و قانون اساسی رژیم تمامیتگرا فکر کنیم که تکه به تکه اش جز تجاوز و تحقیر و توهین به مقام انسان مستقل و خواسته های آزاد حقوق بشری او نیست؛ باندیشیم. به تبعیض مضاعف علیه زنان و دختران شجاع و بالنده فکر کنیم که آنان نخستین قربانیان این رژیم بوده اند و به طبع، بیشترین آسیب و سرکوب و تباهی را در این مقطع هراسناک از داعش شیعی و زن ستیز متحمل شده اند و خورده اند.
و سرآخر اینکه به راه رهائی و نجات خود کشور فکر کنیم، که یگانه راهکار و تنها چاره ی فراروئی پایانی از این جهنم سوزان خامنه ای ست تامل کنیم. زیرا: ما یک راه بیشتر نداریم و آن گذر از رژیم و استبداد مذهبی ست. خیزش بزرگ، سراسری و مسالمت جوی ما همه ی اسلحه های کور رژیم و باندهای تبکار وابسته به او را به سادگی در هم می شکند. با هم و متحد به پا خیزیم و فریاد فریناز و مردم مهاباد و سوی تا سوی کشور بر لبه ی پرتگاه خود شویم.
بهنام چنگائی 18 اردیبهشت 1394
————————————————————————————————————————————-
mahabad-12
آخرین تحولات مهاباد؛ ده ها نفر بازداشت و مجروح شده اند
به روز شده در 5/7/2015 | 20:10
NNSROJ: بر اساس آخرین خبرهای رسیده به پایگاه خبری و تحلیلی روژ، در پی درگیری های عصر امروز ۱۷ اردیبهشت در شهر مهاباد، ده ها معترض مجروح و بازداشت شده اند.

بر پایه آخرین آمارها ۱۷ شهروند معترض و شش تن از نیروهای پلیس و نیروی انتظامی در پی درگیری های امروز مهاباد مجروح شده اند و به اورژانس بیمارستان مهاباد منتقل شده اند. این آمار تنها مربوط به اورژانش مهاباد بوده و احتمال می رود که شمار مجروحین در طی ساعات آینده افزایش یابد.

همچنین یک معترض به نام «آکام کلاج» بر اثر اصابت گلوله اسلحه شکاری از ناحیه چشم به شدت مجروح شده و برای مداوا به مراکز درمانی تبریز منتقل شده است.

منابع NNSROJ اعلام کردند که در درگیری های امروز مهاباد بیش از ۳۰ معترض بازداشت شده اند. آماری که گمان می رود طی ساعات آینده نیز افزایش یابد.

عصر امروز شمار زیادی از شهروندان معترض مهابادی در مقابل هتل تارا تجمع کرده و خواستار پاسخگویی مقامات مسئول و مدیریت این هتل در خصوص مرگ مشکوک فریناز خسروانی شدند.

ساعاتی پس از آغاز این تجمع، معترضین به هتل تارا حمله کرده و آن را به آتش کشیده شده و با ورود نیروهای گارد ویژه و انتظامی و شلیک گاز اشک آور و حمله به معترضین این تجمع به خشونت کشیده شد.

تا لحظه مخابره این خبر هیچ یک از مقامات شهرستان مهاباد در رابطه با رویدادهای عصر امروز واکنشی از خود نشان نداده اند.

درگیی میان مردم و نیروهای امنیتی تا پاسی از شب در برخی مناطق مهاباد ادامه داشته و برخی گزارش ها حکایت از به آتش کشیده شدن خودروی نیروی انتظامی توسط معترضین است.

شایان ذکر است که «فریناز خسروانی» روز ۱۴ اردیبهشت پس از سقوط از طبقه چهارم هتل تارا جان خود را از دست داد.

پس از مرگ این شهروند شایعات و مانه زنی های بسیاری در رابطه با چگونگی مرگ وی در سطح شهر مهاباد و شبکه های اجتماعی منتشر شد.

علی رغم پیگیری های مستمر پایگاه خبری و تحلیلی روز نتوانسته به شواهدی مسند و خبرهای موثقی در خصوص رد و یا تایید ادعاهای مطرح شده در رابطه با نحوه مرگ این شهروند مهابادی دست یابد.

همچنین جعفر کتانی فرماندار شهر مهاباد در گفتگو با یکی از رسانه های داخلی ایران ضمن تکذیب این موضوع که فرد بازداشت شده کارمند یکی از نهادهای دولتی بوده تاکید کرده بود که نیروی انتظامی و دستگاه قضایی در حال بررسی این موضوع و جمع آوری اسناد و مدارک می باشند.

پیشتر منبعی مطلع در گفتگو با پایگاه خبری و تحلیلی روژ اذعان داشته بود که یکی از کارمندان اداره جهانگردی مهاباد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و فیلم دوربین های امنیتی هتل تارا نیز به مقامات نیروی انتظامی تحویل داده شده است.

مرگ مشکوک فریناز خسروانی دحالی است که طی دو سال گذشته دو دانشجوی دختر دیگر کُرد به طرز مشکوکی جان خود را از دست داده بودند.

روز شنبه دهم اسفند ماه سال ۹۲، جسد «شیدا حاتمی» داشجوی مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه ارومیه در اتاقش در خوابگاه «بنت الهدی» کشف شد.

خانواده او ضمن رد «خودکشی» دخترشان خواهان رسیدگی مراجع قضایی به این موضوع شده بودند.

همچنین شامگاه هجدهم مهرماه همان سال جنازه سحر چوینی، دختر دانشجوی کُرد، در اتاقش در خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی همدان در حالت حلق آویز پیدا شد که اعتراض های گسترده ای را در شهر مریوان و دانشگاه ارومیه در پی داشت.

برای دیدن عکس ها و فیلم های بیشتر در خصوص اعتراضات مردم مهاباد کلیک کنید.
mahabad-2
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلاش فرماندار مهاباد برای بی‌اهمیت جلوه‌دادن تظاهرات مردمی
شهروندان مهماباد روز گذشته با دست زدن به تظاهرات گسترده که در طول روز ادامه یافت, خشم و انزجار خود را نسبت به رژیم ایران و عوامل آن نشان دادند.
جمعه ۸ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۴۴
مهاباد – فرات
شهروندان مهماباد روز گذشته با دست زدن به تظاهرات گسترده که در طول روز ادامه یافت, خشم و انزجار خود را نسبت به رژیم ایران و عوامل آن نشان دادند.

«جعفر کتانی» فرماندار مهاباد امروز, جمعه, 18 اردیبهشت در گفتگو با کردپرس, خبرگزاری وابسته به رژیم ایران, طی اظهاراتی ضدو نقیض, تلاش کرد تظاهرات مردمی شهروندان مهاباد در اعتراض به قتل «فریناز خسروانی» را بی‌اهمیت جلوه دهد. کتانی به تحریف وقایع تظاهرات پرداخت و خشونت نیروهای انتظامی و اطلاعاتی را تکذیب کرد.

تظاهرات‌کنندگان مهاباد خواستار مجازات عاملان قتل فریناز خسروانی و پایان سرکوب‌گری‌ها و تجاوزگری‌های کارمندان دولت شدند. این درحالی است که کتانی در این مورد با بی‌اهمیت جلوه‌دادن تظاهرات , آن را برخورد احساساتی صرف جوانان عنوان کرد.

کتانی با تحریف حقایق, ادعا کرد:«در این تجمع هیچگونه شعار سیاسی سرداده نشد». او تظاهرات را تنها خشم علیه مدیر هتل تارا و شعاردهی بر ضد او جلوه داده است.

فرماندار مهاباد همچنین از هرگونه خشونت نیروی انتظامی و اطلاعاتی علیه تظاهرکنندگان حاشا کرد. این درحالی است که تمامی عکس‌ها و فایل‌های ویدیویی صریحا اثبات می‌کند که مأموران رژیم تظاهرات را بخشونت کشیده, دهها تن را زخمی و بازداشت کرده‌اند.

کتانی ضمن تکذیب جانباختن یک جوان مهابادی, ادعا کرد که هیچ تظاهرکننده‌ای بدست نیروهای امنیتی زخمی نشده‌اند. او ادعا کرد:«به علت سنگ‌پراکنی تجمع‌کنندگان و پرت‌کردن وسایل از داخل هتل به بیرون توسط تجمع‌کنندگان, تعدادی از پرسنل نیروی انتظامی و تجمع‌کنندگان زخمی شدند».

درحالی که تمامی منابع محلی و رسانه‌ای قتل خسروانی را بخاطر فرار از دست کارمندان اداره اطلاعات عنوان می‌کنند, اما کتانی, فرماندار مهاباد آن را انکار کرده و تلاش می‌کند با ارایه راهکار پیگری واقعه از طریق قانون خود رژیم, مردم خشمگین را آرام و به فریب افکار عمومی دست زند. او ادعا می‌کند که وضعیت شهر مهاباد به حالت عادی بازگشته است, درحالی که مهاباد بشدت از سوی نیروهای امنیتی ملیتاریزه شده و جو سرکوب و رعب بر فضای شهر حاکم شده است.

کتانی به آمار تلفات ناشی از تظاهرات مهاباد کوچک‌ترین اشاره‌ای نکرد. منابع بیمارستانی هم در پی فشارهای رژیم, سکوت کرده‌اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
mahabad-6
مهابادی‌های خشمگین، «هتل تارا» را به آتش کشیدند
سحام نیوز ـ منتشر شده در پنج شنبه, ۱۷اردیبهشت , ۱۳۹۴ | ۱۱:۳۲ ب.ظ
یک مامور امنیتی تحت پوشش بازرسی به هتل «تارا» رفت و با ترفندهای مختلف درب اتاق را به روی فریناز بست و به قصد تجاوز به او نزدیک شد. دراین لحظات پریناز به دوست و همکارش زنگ مزد و تقاضای کمک کرد. اما طبق برنامه از قبل طراحی شده و هماهنگی مامور مربوطه با نادر مولودی، رئیس هتل، کمک رسانی به فریناز ممکن نشد. پریناز تنها راه نجات را پریدن از طبقه چهارم هتل دانست، او فورا جانش را از دست داد. گفته می‌شود این مامور اطلاعاتی بازرس اداره‌ اماکن شهرستان مهاباد بوده است.

به گزارش«سحام»، فریناز خسروانی مهماندار هتل، متولد سال ۱۳۶۸ و دارای مدرک لیسانس کامپیوتر بود که در شهرستان مهاباد زندگی ‌می‌کرد. وی در پی حمله‌ی یک مامور اطلاعاتی جهت تجاوز به وی، خود را از طبقه‌ی چهارم هتل «تارا» مهاباد به پایین انداخت و جان خود را از دست داد.

روز دوشنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه، فریناز خسروانی مهماندار هتل «تارا»ی مهاباد که از قبل، توسط هتل‌دار به نام «نادر مولودی» پیش‌زمینه‌ی تجاوز به وی از سوی یک مامور اطلاعاتی صورت گرفته بود، در پی حمله‌ی مامور اطلاعاتی و بستن درب‌ها از سوی صاحب هتل(نادر مولودی)، مجبور به پریدن از پنجره‌ی طبقه‌ی چهارم هتل شده و جان خود را از دست داد.

یک منبع نزدیک به خانواده‌ی این دختر مهابادی، با تایید این خبر اعلام کرده است: پزشکی قانونی سعی بر بی‌راهه‌ بردن قضیه دارند.

تهدید خانواده‌ی دختری که در مهاباد مورد تبانی تجاوز قرار گرفت

بعد از این که دو روز پیش، یک دختر کُرد مهابادی در پی حمله‌ی یک تن از نیروهای وابسته به اماکن و اداره‌ی اطلاعات مهاباد به قصد تجاوز به وی، خودکشی کرد، مردم مهاباد خواهان روشن‌شدن موضوع از سوی نیروهای وابسته به حکومت و مجازات مسببین خودکشی این دختر کُرد شدند.

شماری از فعالین کُرد در شبکه‌های اجتماعی، اقدام به انتشار پست‌هایی در جهت محکوم‌ کردن قصد تجاوز یک مامور اطلاعاتی هستند که منجر به خودکشی فریناز خسروانی شد.

منابع محلی گزارش داده اند خانواده‌ی این دختر کُرد، تهدید شده‌اند که در صورت هرگونه مصاحبه با رسانه‌های خارج از کشور، باید از تایید تبانی برای تجاوز وی از سوی متصدی هتل و یک مامور اطلاعاتی خودداری نمایند درغیر این‌صورت پرونده‌ی وی بسته خواهد شد.

در پی عدم پاسخ‌گویی مسئولین امنیتی و انتظامی شهرستان مهاباد، مردم خشمگین این شهرستان ساعاتی پیش به خیابان‌‌ محل استقرار هتل تارا ریخته و این هتل را به آتش کشیدند.

براساس اعلام منابع غیررسمی در بیمارستان مرکزی مهاباد، دست‌کم ده‌ها نفر در تظاهرات امروز شهرستان مهاباد کشته و زخمی شدند.
—————————————————————————————————————————————————
mahabad-7
سایت حزب اللهی جهان نیوز ـ جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ , 8 May 2015
فرماندار مهاباد تشریح کرد
اعتراض‌به‌مرگ‌مشکوک دخترجوان/ متهم به‌هیچ‌نهادی وابسته‌نیست
متهم پرونده قتل دختر مهابادی در بازداشت است
تاریخ انتشار : جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۲۲

فرماندار مهاباد گفت: متهم حادثه مرگ دختر جوان مهابادی بازرس یا ناظر هیچ نهادی نبوده و با قرار وثیقه سنگین در بازداشت است و با خاطیان این حادثه قاطعانه برخورد می شود.
اعتراض‌به‌مرگ‌مشکوک دخترجوان/ متهم به‌هیچ‌نهادی وابسته‌نیست
به گزارش جهان، ایرنا نوشت: شماری از شهروندان مهابادی عصر پنجشنبه در پی مرگ مشکوک یک دختر جوان در یکی از هتل های این شهرستان دست به تجمع زده و خواستار رسیدگی مسوولان به این حادثه شدند.

برخی از این تجمع کنندگان در یک اقدام احساسی پس از تجمع در برابر این هتل، خساراتی به ساختمان و تجهیزات آن وارد کردند.

معترضان در این تجمع خواستار مجازات سریع عامل مرگ این دختر جوان شدند که دو روز پیش بر اثر یک حادثه مشکوک از یکی از طبقات این هتل خود را به پایین پرت کرده و کشته شده بود.

این در حالی است که مسوولان شهرستان مهاباد قبلا نیز اعلام کرده بودند که فرد خاطی احتمالی دستگیر شده و در صورت اثبات جرم به شدت مجازات می شود.

مسوولان قضایی مهاباد نیز بر رسیدگی سریع به این پرونده قول مساعد داده اند.

اخبار و اطلاعات ضد و نقیضی که در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ایجاد شده در حالی است که هنوز تحقیقات پلیس به نتیجه نرسیده و علت این حادثه به طور رسمی اعلام نشده است .

به گزارش جهان، همچنین سایت محلی سیلوانا نیوز خبر داد: جعفرکتانی ظهر روز چهارشنبه(۱۶اردیهشت) اظهار داشت: در حادثه ای که در هتل تارا شهرستان مهاباد اتفاق افتاد، دختر جوانی که در این هتل مشغول به کار بود جان خود را از دست داده است.

وی افزود: پرونده در دادگستری شهر مهاباد به یک قاضی قابل اعتماد و سخت گیر واگذار شده است وبنده در تماسها و دیدارهایی که با دادستان شهرستان مهاباد و قاضی این پرونده داشته ام تاکید کرده ام هر چه زوتر قضایای این پرونده معلوم شود.

وی در خصوص آخرین نتایج تحقیقات در خصوص این حادثه تصریح کرد: نیروی انتظامی و دادگستری به شدت مشغول تحقیقات در این خصوص هستند، اسناد و شواهد مربوط به این حادثه، فایل تماسهای صوتی جمع آوری شده اند، ولی به علت وجود پاره ای مسائل خانوادگی و شخصی تا کامل نشدن تحقیقات در خصوص پرونده، جزئیات آن را منتشر نمی کنیم چون اصلا اخلاقی نیست.

کتانی در ادامه تاکید کرد: متهم این پرونده دستگیر شده ودستور داده ام وثیقه سنگین برای متهم دستگیر شده تعیین شود تا از تأمین آن ناتوان باشد و تا پایان تحقیقات در بازداشت باشد.

وی در خصوص هویت این متهم تصریح کرد: متهم بازرس و یا ناظر هیچ نهادی نبوده است. او مدتی قبل در هتل کویستان مهاباد مشغول به کار بوده و این هتل را در ارتقاء سطح استانداردهایش کمک کرده است و هتل تارا نیز به همین منظور متهم را به کار گرفته است و وی در این هتل مستقر شده است.

فرماندار مهاباد در خصوص شایعه های منتشر شده در شبکه های اجتماعی تاکید کرد: در دیداری که با خانواده قربانی این حادثه که از خانوادهای متدین و خوشنام مهاباد هستند، داشته ام، این عزیزان درخواست بررسی عادلانه پرونده این حادثه را داشته اند و اعلام کردند تنها از طریق قانون و دستگاه قضاء پیگیر پرونده هستند و به مانند این خانواده داغدار بهتر است اجازه بدهیم این حادثه از طریق قانون پیگیری شود.

وی افزود: افکار عمومی مطمئن باشند که با خاطیان این حادثه برخورد قانونی خواهد شد و بنده به عنوان فرماندار پیگیر این پرونده هستم و تا احقاق حق و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه خانواده قربانی آن را همراهی می کنم.
—————————————————————
mahabad-4
خبرگزاری تنسیم واسبته به سپاه پاسداران :
۳۸۷۲تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ – ۱۳:۳۶
معاون استاندار آذربایجان غربی تشریح کرد؛
چگونگی کشته‌شدن کارمند هتل تارا مهاباد
معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی گفت: با همکاری مردم و شهروندان مهاباد فرصت سوء استفاده از اتفاقات اخیر به عناصر ضد انقلاب داده نخواهد شد.
به گزارش مشرق، علیرضا رادفر امروز در نشست خبری با خبرنگاران که با هدف اطلاع رسانی از اتفاقات شهرستان مهاباد در روزهای اخیر برگزار شد اظهار داشت: برای بررسی مسائل و مشکلات روی داده در مهاباد که در پی سقوط یکی از کارکنان هتل تارا و متعاقب آن تجمع غیرقانونی انجام شده در مقابل این هتل اتفاق افتاد دو جلسه شورای تامین آذربایجان غربی برگزار شده که جلسه شب گذشته آن تا ساعت 2.30 دقیقه بامداد به طول انجامید.

وی افزود: در جلسه شب گذشته شورای تامین استان تمام ابعاد این حادثه و اتفاقات مرتبط بدان مورد بررسی قرار گرفت و تصمیمات مربوط به چگونگی مدیریت این رویداد اتخاذ شد.

چگونگی کشته‌شدن کارمند هتل تارا مهاباد

رادفر تصریح کرد: در روز یکشنبه گذشته 13 اردیبهشت ماه، یکی از بانوان شاغل در هتل تارای مهاباد از طبقه چهارم آن سقوط کرد و متاسفانه در این حادثه جان باخت که این ضایعه را به خانواده آن مرحومه تسلیت گفته و اعلام می‌کنیم که مسئولان آذربایجان غربی و شهرستان مهاباد با جدیت و دقت در حال رسیدگی به ابعاد مختلف این موضوع هستند و در این راستا متهم احتمالی دستگیر شده و دادگستری با دقت تمام موضوع را بررسی می کند.

معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجان غربی گفت: متعاقب این حادثه سایت‌های عمدتاً بیگانه و وابسته به جریان‌های کومله و دموکرات که اهداف ضد انقلابی دارند شروع به فضاسازی بر اساس منافع تفرقه اندازانه خود کردند و درصدد القاء ارتباط داشتن شخص متهم در این حادثه با نهادهای امنیتی کشور بودند در حالی‌که این فرد از فعالان بخش خصوصی بوده و هیچ ارتباطی با نهادهای امنیتی و دولتی ندارد.

وی تصریح کرد: متهم مشاور بخش خصوصی بوده و برای بررسی وضعیت هتل 4 ستاره تارا در این محل مستقر بود تا مسئولان این مجموعه را برای ارتقاء درجه هتل داری کمک کند.

فضاسازی غیرواقعی سایت‌ها و شبکه‌های ضد انقلاب

رادفر گفت: در روزهای گذشته اخبار غیر واقعی زیادی پیرامون این حادثه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پخش شد که اکثر این اخبار و عکس‌ها غیر مستند و غیر واقعی بوده و با هدف فضاسازی برای تهییج افکار جوانان و مخدوش سازی چهره شهر مهاباد انجام گرفته است.

وی با تشریح اتفاقات شامگاه روز گذشته که در پی تجمع 200 تا 300 نفر از جوانان معترض به نحوه مدیریت هتل تارا در مقابل این مجموعه صورت گرفت اظهار داشت: بدنبال فضاسازی سایت‌ها و شبکه‌های معاند و تهییج کردن عده‌ای از جوانان این شهر، متاسفانه بخشی از هتل آتش زده شد و خساراتی بدان وارد آمد و در این اتفاقات 25 نفر که 7 نفرشان از ماموران انتظامی بودند مجروح شدند که کار درمان همه آنان بجز 2 نفر بصورت سرپایی انجام شد و دو نفر که شدت مجروحیت بیشتری داشتند یکی در مهاباد و دیگری در تبریز بستری شده‌اند.

معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی تصریح کرد: روز گذشته ماموران انتظامی و امنیتی در ‌‌نهایت خویشتن داری به مدیریت تجمع پرداختند و بدون شلیک هیچ گلوله و خشونتی با استفاده از روشهای معمول مدیریتی در چنین اتفاقاتی، این رویداد را خاتمه دادند اما باید دانست که خویشتن داری نیروهای انتظامی و امنیتی همیشگی نیست و در صورت تکرار تخلفات و تجمعات غیر قانونی با شدت با تهییج کنندگان و آسیب زنندگان به اموال شخصی و عمومی برخورد خواهد شد.

اهمیت حفظ فرصت‌های توسعه سرمایه‌گذاری در مهاباد

وی به جوانان مهاباد توصیه کرد با پرهیز از اعتماد به شبکه‌های ضد انقلاب به فکر آرامش و توسعه شهرشان باشند چراکه در سالیان اخیر بستر بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری و سرمایه گذاری در مهاباد فراهم شده که چنین رویدادهایی به چهره عمومی این شهر آسیب می‌زند.

رادفر تصریح کرد: در نوروز امسال بیش از 100 هزار نفر گردشگر از شهر مهاباد بازدید کردند که این رقم نشان دهنده اهمیت امنیت موجود در این شهر برای سرمایه گذاری و پذیرش گردشگران داخلی و خارجی است بنابراین همه مردم این شهر باید از این فرصت استفاده کنند و با هر اقدامی که به چهره عمومی این شهر آسیب می‌زند مقابله نمایند.

معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی گفت: اتفاقاً مقرر بود در چند روز آینده یک همایش بزرگ سرمایه گذاری به میزبانی همین هتل تارا در مهاباد برگزار شود که روی دادن چنین اتفاقی این همایش را تحت تاثیر قرار داده و استمرار این چنین مسائلی ظرفیت سرمایه گذاری ایجاد شده در مهاباد را زیر سوال خواهد برد.

مشارکت مردم در حفظ چهره عمومی شهرستان مهاباد

رادفر بستر سرمایه گذاری ایجاد شده در شهر مهاباد را نتیجه سال‌ها تلاش و مجاهدت مردم و مسئولان این شهر ارزیابی کرد و افزود: طبیعی است که اتفاقاتی نظیر آنچه در این شهر اتفاق افتاد ممکن است در هر جای دیگری روی دهد اما تهییج جوانان برای انجام اقدامات غیر قانونی که عمدتاً با ایفای نقش مخالفان نظام و انقلاب انجام می‌شود کار صحیحی نیست و باید از این کار پرهیز شود.

وی تصریح کرد: آنچه که شبکه‌های ماهواره‌ای مخالف نظام و سایت‌های وابسته به گروه‌های ضد انقلاب در پی تصویر سازی از آن هستند غیر واقعی بوده و بر خلاف منافع عمومی شهروندان مهاباد است بنابراین مردم فهیم و فرهنگی این شهر باید از فرزندان خود مراقبت کرده و اجازه ندهند جوانانشان در مسیر اهداف ضدانقلابیون قرار گرفته و به چهره عمومی مناسب این شهر آسیب بزنند.

معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی گفت: در روزهای اخیر متنفذین و افراد برجسته شهر مهاباد اقدامات مناسبی برای تنویر افکار عمومی، پیرامون این حادثه انجام داده‌اند و انتظار می‌رود جوانان عزیز این شهر نیز منافع عمومی شهرشان را به اهداف عناصر ضد انقلاب که فقط به فکر بهره برداری از این حادثه به نفع خودشان هستند ترجیح دهند.

تشریح نحوه ارتباط متوفی و متهم

رادفر با تشریح نحوه ارتباط متهم و قربانی این حادثه اظهار داشت: آنچه روشن است اینکه یک آشنایی قبلی بین این دو وجود داشت و احتمالا آن‌ها قصد ازدواج داشته‌اند به طوریکه متهم، زن قبلی خود را طلاق داده بود، اما بر اساس معاینات پزشکی قانونی بر روی جسد متوفی، هیچ رابطه غیر اخلاقی بین این دو نفر شکل نگرفته است، اما بدلیل نحوه برخورد و دخالت مدیر هتل که خانواده مرحومه را در جریان آشنایی و دیدار این دو در یکی از اتاق‌ها قرار داده بود، مرحومه تلاش کرده تا برای حفظ آبروی خود و روبرو نشدن با مادرش که به دعوت مدیر هتل به این مجموعه دعوت شده بود از اتاقی به اتاق دیگر از طریق بالکن داخل شود که در همین حین سقوط کرده و جان می‌بازد.

اظهار تاسف شهروندان مهابادی از تجمعات غیرقانونی

وی گفت: خانواده متوفی همکاری خوبی با ماموران داشته و نقشی در تهییج جوانان برای تجمع در مقابل هتل نداشتند و اتفاقا شدیداً اصرار دارند که از طریق مراجع قانونی به موضوع رسیدگی شود و مردم مهاباد نیز عمدتاً از اتفاقات روز گذشته ابراز ناخشنودی کرده و اظهار تاسف کرده‌اند چرا که به عینه مشاهده می‌کنند این اتفاقات بر خلاف منافع عمومی ساکنان شهر مهاباد است.

معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی افزود: گرچه اختلالاتی در کمک رسانی تیم‌های امدادی در تجمع روز گذشته صورت گرفت اما با این حال آتش نشانان حتی سه نفر مظنونی که احتمال می‌رود از آتش زنندگان هتل بودند را از طبقه بالای هتل که در آتش گرفتار بودند نجات دادند.

وی افزود: در تجمع دیروز فقط 5 نفر بازداشت شده و با دیگر افراد با شیوه کاملاً ارشادی برخورد شده است اما در صورتی که جرم عده‌ای در این جریان ثابت شود به شدت با آن برخورد می‌شود.
منبع: تسنیم
mahabad-3
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اطلاعیە هیات اجرایی کومەلە
خیزش مردمی ١٧ اریبهشت شهر مبارز دیرین مهاباد

روز دوشنبە ١٤ اریبهشت، یک مامور اطلاعات در هتل تارا در شهر مهاباد به قصد یورش و تجاوز به یکی از خانم های شاغل در این هتل به نام فریناز خسروانی با دسیسە وی را به داخل یکی از اتاق های هتل می کشاند و در را بر روی وی قفل می کنند، اما با مقاومت سخت و تلاس برای رهایی از سوی فریناز روبرو می شود. نهایتا در این مقاومت فریناز چارەای جز پرتاب خود از طبقە چهارم هتل نمی بیند که بلافاصلە جانش را از دست می دهد.
پخش این خبر و این تعرض بی شرمانه و این جنایت آشکار به جرقەای تبدیل شد که باردیگر مردم کردستان و مبارزین جنبش ازادی خواهی نه فقط در مهاباد و دیگر شهرها بلکە در گوشە و کنار جهان شبکە متحدانه عظیمی برای خروشان و خیزش و قیام علیە این جنایت و علیە حاکمیت جنایتکارانه جمهوری اسلامی شکل گرفت. وعدە اعتراضات روز پنجشمە تعیین گردید. همەی فعالین، سازمان های مدافع حقوق زنان و شبکە وسیعی برای تدارک اعتراض شکل گرفت.
روز ١٧ اریبهشت شهر مبارز دیرین مهاباد به پا خواست. در حالیکە شهر به تمای ملیتاریزە شدە بود، در حالی که نیروهای رژیم در حال آمادەباس کامل بودند، در حالیکە در چند روز مداوم خانوادە فریناز خسروانی تهدید می شد، مردم مبارز مهاباد و در پیشاپیش آنان زنان و مردان جوان در ساعت پنج غروب با تجمع در مقابل هتل تارا به اعتراض پردختند تا صدای خود را علیە این جنایت به گوش همگان برسانند.
مانند همیشە با دخالت و تحریکات نیروهای رژیم و بهانه برای سرکوب. مردم مبارز شهر مهاباد واکنش شدید نشان دادند. ابتدا هتل تارا قتلگاه فریناز خسروانی، به تمامی به آتش کشیدند و سپس با شعار و تظاهرات و اجتماعات در میدان های اصلی شهر به مقابلە با یورش نیروهای سرکوبگر پرداختند. شهر به تمامی حالت درگیری و مقابلە به سرکوبگران به خود گرفت. شعارها طنین انداز بود، عزم مردم هر دم پرتوان تر می شد. آمران سرکوبگران که از اجتماعات و عزم مردم نگران می شدند بر روی آنان دستور آتش دادند و هزاران نیروی سرکوبگر که از شهرهای اطراف گسیل شدە بودند، هجوم بردند. در تیراندازی و هجوم آنان بنا به اخبار منتشرە ١٨ تن از مبارزین شهر زخمی گردیدند و احتمال جانباختن دو تن از زخمی ها بر زبان ها جاری است.
خیزش و پیکار مردم مهاباد تا پاسی از شب ادامه داشت. این خیزش بلافاصلە انعکاس گستردەای یافت و حمایت های وسیع همەی شهرها و مبارزین کردستان و شبکەهای اجتماعی را به سوی خود کشاند.
مردم مبارز کردستان!
آن چە در مهاباد گذشت هم جنایت بی شرمانه قتل فریناز خسروانی و هم مقابلە مبارزجویانه مردم مهاباد، در ٣٦ سال گذشتە نه تازگی دارد و نه بی سابقە است. دەها سال و روز اول گذاشتن سنگ بنای رژیم اسلامی، کردستان به محاصرە درامدە است و قانون سرزمین های اشغالی در آن حکمفرماست.
کومەلە واکنش مسئولانه، جسورانه و مبارزەجویانه مردم مهاباد و همەی مبارزین کردستان را به قتل فریناز خسروانه می ستاید و همگان همین انتظار را از ما مردم کردستان و جنبش زندە آن داشتە و دارند. نام فریناز به نام همەی مبارزین مقاوم کردستان افزودە شد و باردیگر مهاباد به پیشتاز و پرچمدار مبارزات آزادیخواهی ملی کردستان تبدیل شد و جایگاە شایستە و دیرینەاش را همچنان حفظ کردە است.
هیات اجرایی کومەلە به خانوادە سربلند فریناز تسلیت می گوید و آنان را مطمئن می سازد که نام عزیز از دست رفتە اما سرفرازشان گم نخواهد شد و جاودانه خواهد ماند. و برای زخمی های خیزش ١٧ اردیبهشت مهاباد آرزوی بهبودی سریعتر را دارد.
کومەلە همانند سال های گذشتە بر این سیاست و موضع خود پای می فشارد که در این مرحلە از مبارزات سیاسی در جنبش کردستان، اتحاد، هماهنگی، اتخاذ موضع مشترک و فراخوان های متحدانه می تواند به مبارزات کنونی شتاب، هماهنگی، امید و دلگرمی فزونتری ببخشد.
درود بر مردم مبارز شهر مهاباد
درود بر مردم کردستان و مبارزات متحدانەشان
نام فریناز خسروانی جاودانه خواهد ماند
هیات اجرایی کومەلە کومەلە زحمتکشان کردستان
١٨ اریبهشت ١٣٩٤
هفتم ماه مە ٢٠١٥

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ[
حزب دمکرات سپاسگزاری خود از حرکت شجاعانه مردم شهر مهاباد اعلام کرد
میلادی: 2015-05-08 – خورشیدی: 1394/02/18
حزب دمکرات سپاسگزاری خود از حرکت شجاعانه مردم شهر مهاباد اعلام کرد
کوردستان میدیا: دفتر سیاسی حزب دمکرات کُردستان ایران، نسبت به حرکت اعتراضی شهروندان مهابادی و مرگ مبهم فریناز خسروانی، بیانیه‌ای را منتشر کرد.
متن کامل این بیانیه در پی می‌‌آید:
مردم مبارز کُردستان!
فرزندان انقلابی ملت کُرد!
به دنبال خبر تلاش در تجاوز به یک دختر کُرد اهل مهاباد و کارمند هتل تارا به نام «فریناز خسروانی» از سوی یکی از عوامل اطلاعات رژیم اسلامی و اقدام به خودکُشی وی در روز دوشنبه چهاردهم اردیبهشت‌ماه ١٣٩٤، علیرغم اینکه مسئولان رژیم، خانواده قربانی و مردم مهاباد را در صورت برگزاری تجمع اعتراضی به واکنش تند رژیم، مورد تهدید قرار داده بودند، اما مردم شجاع مهاباد، عصر روز پنج‌شنبه هفدهم اردیبهشت‌ماه‌ در اعتراضی چند هزار نفری و با تجمع در مقابل هتل تارا، نارضایتی خود را نسبت به توهین به کرامت و بی‌حرمتی مهره‌های اداره اطلاعات در مهاباد اعلام کردند.

معترضان با سنگ‌باران و آتش زدن هتل، نشان دادند که این عمل ناشایست را قبول نکرده و با این واکنش، ضرورت موضع گیری انقلابی را از خود نشان دادند.

نیروهای ضد خلق و اطلاعاتی به منظور متفرق کردن معترضان، آنها را هدف شلیک مستقیم قرار داده و شماری زیادی از معترضان را زخمی کرده‌ و مردم نیز برای دفاع از خود ناچار به پرتاب سنگ به سوی نیروهای سرکوب‌گر شده‌اند.

هم‌اکنون مهاباد در شرایط کاملا غیرعادی، پلیسی و امنیتی قرار دارد. اطراف شهر توسط نیروهای تازه وارد رژیم محاصره و در داخل شهر نیز نیروهای رژیم در تمامی نقاط حضور پیدا کرده‌اند. با این وجود حرکت اعتراضی مردم تا انتشار این بیانیه همچنان ادامه دارد.

توده‌های مردم کُردستان!
این بی‌حرمتی و توهین‌ها که آخرین نمونه آن در مهاباد روی داد، مدت‌هاست در حق فرزندان ملت کُرد همچون سیاست کلی رژیم و نسبت به ملت کُرد نمود پیدا کرده و سکوت در مقابل چنین سیاستی، به استمرار این سیاست ضد بشری خواهد انجامید. از همین روی و در چنین هنگامی که خواهران و برادران شما در مهاباد شجاعانه در مقابل سرکوب نیروهای ضدخلق ایستادگی می‌کنند، ضروریست، علاوه بر محکوم کردن این جنایت، به منظور همدری با مردم مهاباد، نارضایتی خود را نیز نسبت به رژیم و حمایت از مردم مهاباد اعلام کنید.

دفتر سیاسی حزب دمکرات کُردستان ایران همزمان با محکوم کردن اعمال جنایتکارانه نیروهای سرکوبگر رژیم، تشکر و قدردانی خود را نسبت به موضع شایسته و جوانمردانه مردم مهاباد ابراز داشته و امیدوار است وضعیت تظاهرکنندگان هرچه سریعتر بهبود یافته و در همان حال نیز با خانواده فریناز خسروانی، قربانی توطئه عوامل رژیم، اعلام همدردی می‌کند.

درود بر مقاومت قهرمانانه مردم مهاباد
زنده‌باد مبارزرات متحد توده‌های مردم کُردستان علیه ظلم و ستم رژیم اسلامی ایران

حزب دمکرات کردستان ایران
دفتر سیاسی
ساعت ٢٢
١٧ اردیبهشت ١٣٩٤ شمسی
٧ می ٢٠١٥ میلادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له در رابطه با رویدادهای روزهای اخیر در مهاباد
تظاهرات مسالمت آمیز مردم مهاباد در اعتراض به جنایتی که عوامل رژیم جمهوری اسلامی مسبب آن بودند، از جانب نیروهای رژیم به خشونت کشیده شد. مردم مبارز مهاباد کشته شدن دختر جوانی را در مقابل امیال هوسبازانه یکی از عوامل اطلاعات رژیم و توطئه مدیر هتل محل کارش تسلیم نشده بود، تحمل نکردند. عصر روز پنجشنبه هزاران نفر از مردم مهاباد از نقاط مختلف شهر به سوی هتل محل ارتکاب جنایت حرکت کردند. تظاهرات مسالمت آمیز بود. خواست مردم تظاهرکننده روشن و عادلانه بود. مردم می خواستند، مسببین این توطئه جنایتکارانه شناسائی و در اسرع وقت به مجازات برسند. مردم از همان روز دوشنبه 14 اردیبهشت که فریناز خسروانی در هتل تارا قربانی توطئه مشترک مدیر و مالک هتل و یکی از عناصر اداره اطلاعات رژیم در مهاباد شده بود، به شیوه های مختلف این خواست طبیعی را در مقابل مقامات رژیم قرار دادند.
اما رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی بجای پاسخ به این مطالبه برحق مردم شهر مهاباد به تقویت نیروهای سرکوبگر خود پراخت و عملا با مرتکبین این جنایت همدست شد. مردم مهاباد به خیابانها سرازیر شدند و مطالبه خود را با صدای بلند فریاد زدند. در مقابل، رژیم نیروهای سرکوبگر کمکی خود را از شهرهای نقده و ارومیه نیز وارد میدان نمود. صف اعتراض مسالمت آمیز مردم مورد یورش قرار گرفت. مردم مبارز در مقابل خشونت رژیم با دستهای خالی اما با اراده ای پولادین به مقاومت پرداختند. در این جریان در بسیاری از نقاط شهر نیروهای رژیم وادار به عقب نشینی شدند. جنگ و گریز مناطق اطراف هتل محل جنایت را فراگرفت. شمار کثیری از جوانان شهر زخمی شدند. گزارش ها حاکیست که حال بعضی از زخمی ها وخیم است. در ادامه این درگیریها ساختمان هتل به آتش کشیده شد. فضای عمومی شهر هنوز ملتهب و اعتراضی است. مردم مهاباد همچنان بر خواسته های خود پافشاری می کنند.
کمیته مرکزی کومه له حمله به صفوف تظاهرات مسالمت آمیز مردم مهاباد را بشدت محکوم می کند و از توطئه جنایتکارانه ای که منجر به جانباختن فریناز خسروانی شد ابراز تنفر می نماید. خواست مردم مهاباد مبنی بر شناسائی، محاکمه و مجازات سریع مرتکبین این جنایت، نه فقط خواست مردم این شهر، بلکه خواست همه مردم کردستان است. خودداری رژیم از دادن پاسخ فوری به این مطالبه، نشانه مقاومت در مقابل اراده همه مردم کردستان خواهد بود. رژیم جمهوری اسلامی در گذشته همبستگی مردم کردستان را در موارد مشابه تجربه کرده است. بعنوان مثال در سال 1384 هنگامیکه شوانه سید قادری، جوان مبارز و خوشنام شهر مهاباد بوسیله نیروهای رژیم شکنجه و به قتل رسید، برای مدت یکماه، سراسر کردستان ایران به میدان رویاروئی مردم و رژیم تبدیل شد. اعتصاب سراسری 16 مرداد آن سال که از جانب کومه له فراخوان داده شد اوج همبستگی مردم کردستان در آن مبارزه را به نمایش گذاشت. چنین صحنه های پرشور از مبارزه سیاسی در کردستان می تواند تکرار شود و مردم کردستان در پیگیری خواست برحق مردم مهاباد آنان را تنها نخواهند گذاشت.
کمیته مرکزی کومه له
سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
17 اردیبهشت ماه 1394————————————————————————————————-

اعتراضات مهاباد و برخورد نظامیان، زخمی شدن و احتمالا کشته شدن شهروندان را در پی داشته است+تکمیلی
آژانس کُردپا:
1394/02/17 – 2015-05-07
اعتراضات مهاباد و برخورد نظامیان، زخمی شدن و احتمالا کشته شدن شهروندان را در پی داشته است+تکمیلی آژانس کُردپا: تجمع شهروندان مهابادی در مقابل هتل «تارا» در اعتراض به مرگ مبهم فریناز خسروانی، با دخالت نیروهای حکومتی به خشونت کشیده شد.

خبر تکمیلی: خبرنگار کُردپا در میان معترضین در گزارشی هویت یکی از زخمی‌شدگان تجمع اعتراضی را «خالد دریانوش» اعلام کرده است.

خبر تکمیلی ١ : نیروهای یگان ویژه و امنیتی، نادر مولودی مدیر و مالک هتل تارا را با خود برده‌اند، خبرنگار آژانس خبررسانی کُردپا، علت این اقدام نیروهای یگان ویژه را برای انتقال صاحب هتل تارا، حفظ وی در مقابل معترضین اعلام کرده است.
یکی از شاهدین عینی به آژانس کُردپا اعلام کرده است: این اقدام نیروهای نظامی، ظن وابسته بودن مدیر هتل به نهادهای امنیتی را افزایش داده است، اما این مسئله صرفا از سوی تعدادی از تظاهرکنندگان عنوان شده است.

خبر تکمیلی ٢ : خبرها حاکی از آن است که یکی از معترضان در نتیجه جراحات شدید جان باخته، اما خبرنگار کُردپا تاکنون صحت این خبر را تأیید نکرده است.

به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، بعد از ظهر امروز، پنج‌شنبه هفدهم اردیبهشت‌ماه، شهروندان مهابادی با تجمعی اعتراضی در مقابل هتل «تارا» حضور یافته و خواستار محاکمه عاملین مرگ فریناز خسروانی شدند.

خبرنگار کُردپا در مهاباد گزارش داد: این تجمع شهروندان مهابادی با دخالت نیروهای گارد ویژه و نیروی انتظامی به خشونت کشیده شد و این نیروها با اسلحه ساچمه‌ای و گاز اشک‌آور اقدام به پراکنده کردن معترضان کردند.

به گفته یکی از شاهدین عینی، این تجمع به صورت مسالمت آمیز آغاز شده، اما با حضور پر تعداد نیروهای امنیتی و نظامی به خشونت گراییده شد.

یکی از معترضان در این تجمع به خبرنگار کُردپا اعلام کرد: در این تجمع، تعدادی از معترضان به دلیل برخوردهای نیروهای نظامی مصدوم گردیدند.

به گفته این منبع مطلع، هم‌اکنون شهر مهاباد توسط نیروهای گارد ویژه و امنیتی میلیتاریزه شده و رفت و آمد شهروندان کنترل می‌شود.

تا لحظه انتشار این خبر، هیچ گزارشی مبنی بر بازداشت معترضان توسط نیروهای گارد ویژه و نیروی انتظامی منتشر نشده است.

برخی خبرها حاکی از این است که به دلیل برخورد نیروهای نظامی و امنیتی، تجمع اعتراضی به خشونت کشیده شده و معترضین با پرتاب سنگ شیشه‌های هتل تارا را شکسته‌اند.

خبرنگار کُردپا، عامل بودن اعتراض کنندگان در حمله به هتل را تایید نکرده است.
همچنین نشانه‌هایی از آتش سوزی در طبقات پایینی هتل مشاهده می‌گردد که عکس‌های آن در آژانس کُردپا منتشر می‌گردد.

روز دوشنبه چهاردهم اردیبهشت‌ماه، یک دختر جوان اهل مهاباد به نام فریناز خسروانی که از کارمندان هتل «تارا» بوده است، طبق هرآنچه اعلام شده و جهت حفظ «ناموس» و جهت جلوگیری از تجاوز کارمند وابسته به «اداره‌ی اطلاعات» از طبقە چهارم این هتل خود را به پایین پرت کرده است.

انتشار خبر مرگ این دختر جوان مهابادی، موجی از نارضایتی و اعتراض شهروندان مهابادی و کاربران شبکه‌های اجتماعی را درپی داشته است.

فریناز خسروانی ٢٦ ساله ساکن مهاباد و دارای لیسانس کامپیوتر می‌باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معترضان هتل تارای مهاباد را به آتش کشیدند+عکس
امروز شمار زیادی از جوانان معترض مقابل هتل تارا در شهرستان مهاباد شرق کردستان تجمع کرده و آن را در محکومیت قتل «فریناز خسروانی» به آتش کشیدند.
پنجشنبه ۷ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۳۲
مهاباد – فرات
امروز شمار زیادی از جوانان معترض مقابل هتل تارا در شهرستان مهاباد شرق کردستان تجمع کرده و آن را در محکومیت قتل «فریناز خسروانی» به آتش کشیدند.

جوانان مهاباد امروز مقابل هتل تارا که چند روز پیش مأموران دولت در آن به «فریناز خسروانی» دختر جوان کرد به منظور تجاوز یورش برده بودند, تجمع کردند. جوانان ضمن سردادن شعارهایی در محکومیت نظامیان رژیم, نخست هتل را سنگ‌باران کردند, سپس به آتش کشیدند.

فریناز خسروانی از ترس تجاوز نظامیان رژیم از طبقه 4 هتل تارا خود را به پایین انداخت و جان سپرد.

مردم و جوانان مهاباد نسبت به این اقدام پلید مأموران رژیم خشمگین شده و امروز ضمن به آتش کشیدن هتل با مأموران رژیم درگیر شدند.

وقتی مأموران رژیم برای سرکوب مردم به مقابل هتل تارا رسیدند, جوانان با سنگ به آنها یورش بردند و نفرت وانزجار خود را نسبت اقدامات سرکوبگرانه رژیم نشان دادند.

نیروهای رژیم برای متفرق کردن جوانان اقدام به تیراندازی هوایی کردند.

امروز, پنج‌شنبه, 17 اردیبهشت, «جامعه زنان آزاد شرق کردستان, کژار» با صدور بیانیه‌ای قتل «فریناز خسروانی» در مهاباد را محکوم و طی فراخوانی از تمامی کردهای شرق کردستان , بویژه زنان شهر مهاباد خواست در مقابل این اقدام پلید رژیم سکوت نکنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
متهم پرونده قتل فریناز خسروانی دختر مهابادی در بازداشت است
فرماندار مهاباد گفت: متهم حادثه مرگ دختر جوان مهابادی با قرار وثیقه سنگین در بازداشت است و با خاطیان این حادثه قاطعانه برخورد می شود.

به گزارش مشکین سلام به نقل از مکریان، جعفرکتانی ظهر روز چهارشنبه(۱۶اردیهشت) اظهار داشت: در حادثه ای که در هتل تارا شهرستان مهاباد اتفاق افتاد، دختر جوانی که در این هتل مشغول به کار بود جان خود را از دست داده است.
وی افزود: پرونده در دادگستری شهر مهاباد به یک قاضی قابل اعتماد و سخت گیر واگذار شده است وبنده در تماسها و دیدارهایی که با دادستان شهرستان مهاباد و قاضی این پرونده داشته ام تاکید کرده ام هر چه زوتر قضایای این پرونده معلوم شود.
وی در خصوص آخرین نتایج تحقیقات در خصوص این حادثه تصریح کرد: نیروی انتظامی و دادگستری به شدت مشغول تحقیقات در این خصوص هستند، اسناد و شواهد مربوط به این حادثه، فایل تماسهای صوتی جمع آوری شده اند، ولی به علت وجود پاره ای مسائل خانوادگی و شخصی تا کامل نشدن تحقیقات در خصوص پرونده، جزئیات آن را منتشر نمی کنیم چون اصلا اخلاقی نیست.
کتانی در ادامه تاکید کرد: متهم این پرونده دستگیر شده ودستور داده ام وثیقه سنگین برای متهم دستگیر شده تعیین شود تا از تأمین آن ناتوان باشد و تا پایان تحقیقات در بازداشت باشد.
وی در خصوص هویت این متهم تصریح کرد: متهم بازرس و یا ناظر هیچ نهادی نبوده است. او مدتی قبل در هتل کویستان مهاباد مشغول به کار بوده و این هتل را در ارتقاء سطح استانداردهایش کمک کرده است و هتل تارا نیز به همین منظور متهم را به کار گرفته است و وی در این هتل مستقر شده است.
فرماندار مهاباد در خصوص شایعه های منتشر شده در شبکه های اجتماعی تاکید کرد: در دیداری که با خانواده قربانی این حادثه که از خانوادهای متدین و خوشنام مهاباد هستند، داشته ام، این عزیزان درخواست بررسی عادلانه پرونده این حادثه را داشته اند و اعلام کردند تنها از طریق قانون و دستگاه قضاء پیگیر پرونده هستند و به مانند این خانواده داغدار بهتر است اجازه بدهیم این حادثه از طریق قانون پیگیری شود.
وی افزود: افکار عمومی مطمئن باشند که با خاطیان این حادثه برخورد قانونی خواهد شد و بنده به عنوان فرماندار پیگیر این پرونده هستم و تا احقاق حق و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه خانواده قربانی آن را همراهی می کنم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
پیوند مرگ‌های مشکوک زنان با سیاست
بهداد بردبار ـ رادیو زمانه
روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت، مرگ فریناز خسروانی، دختر جوان اهل مهاباد، بر اثر سقوط از بالکن طبقه چهارم هتل تارا، جایی که در آن کار می‌کرد، خبرساز شد.

حادثه سقوط فریناز خسروانی از یکی از اتاق‌های این هتل در حالی رخ داده است که گفته می‌شود این اتاق محل اقامت یکی از کارمندان وابسته به وزارت اطلاعات بوده و فریناز در اتاق با او تنها بوده است.

به دنبال انتشار خبر “خودکشی” این دختر جوان کرد، امروز ۱۷ اردیبهشت، در مهاباد تجمعی روی داده و عکس‌هایی در شبکه‌های مجازی منتشر شده که نشان می‌دهد مردم هتل تارا را به آتش کشیده‌اند.
با وجود این، در مورد علت مرگ فریناز خسروانی روایت‌های مختلفی مطرح است. از جمله برخی منابع نظیر خبرگزاری کرد پرس، خبر مرگ را تایید کرده و در گفت‌و‌گو با جعفر کتانی، فرماندار شهر مهاباد، از این حادثه به عنوان قتل یاد کرده‌اند.

به گفته فرماندار شهر مهاباد، پرونده در دادگستری شهر به یک قاضی قابل اعتماد و سخت‌گیر واگذار شده است.

جعفر کتانی می‌گوید که در تماس‌ها و دیدارهایی که با دادستان شهرستان مهاباد و قاضی این پرونده داشته، تاکید کرده که هر چه زو‌دتر باید زوایای این پرونده معلوم شود.

او با بیان اینکه نیروی انتظامی و دادگستری به شدت مشغول تحقیق در این زمینه هستند، تاکید می‌کند: «اسناد و شواهد مربوط به این حادثه و فایل تماس‌های صوتی جمع‌آوری شده‌اند، ولی به علت وجود پاره‌ای مسائل خانوادگی و شخصی، تا کامل نشدن تحقیقات در خصوص پرونده، جزییات آن را منتشر نمی‌کنیم، چون اصلا اخلاقی نیست.»

این در حالی است که صاحب هتل و یکی از کارمندان در گفت‌وگو با رادیو زمانه منکر وقوع قتل شده‌اند و معتقدند زمانی که فریناز می‌خواسته از بالکن طبقه چهارم به سمت طبقه سوم برود، این اتفاق برای او افتاده و کسی در مرگ او مقصر نیست.
نادر مولودی، صاحب هتل تارا به رادیو زمانه گفته است: «خانواده فریناز خسروانی، ساعت پنج بعدازظهر در تماسی تلفنی به ما اطلاع دادند که فریناز هنوز به خانه برنگشته است. سپس ما در داخل هتل به دنبال او گشتیم. این احتمال وجود دارد که به دلیل نگرانی از مشاهده او در اتاق با یکی از مشتریان هتل، فریناز سعی کرده باشد از بالکن خود را به طبقه پایین برساند.»

ازسوی دیگر آژانس خبری کردستان (کردپا)، نوشته است که فریناز خسروانی برای حفظ «ناموس» و جلوگیری از تجاوز کارمند وابسته به «اداره‌ اطلاعات»، از طبقە چهارم هتل تارا خود را به پایین پرت کرده است.

بر اساس گزارش کردپا، نادر مولودی، صاحب هتل تارا، زمینه تجاوز مامور وزارت اطلاعات را به منظور کسب امتیاز برای هتل خود فراهم کرده و در نتیجه فریناز ناچار دست به خودکشی زده است، موضوعی که از سوی مدیر هتل و نزدیکان او تکذیب شده است.

در ادامه گزارش کردپا، به نقل از یکی از بستگان فریناز خسروانی آمده است: «خبرهای منتشر شده در مورد این حادثه در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها واقعیت ندارد.»

او اما مرگ فریناز در هتل تارا به دلیل سقوط از طبقه‌ چهارم هتل را تایید کرده است.

کوثر فتاحی، فعال مدنی در سازمان زنان کردستان ایران، در این زمینه به رادیو زمانه می‌گوید: «خانواده فریناز خسروانی تاکنون به دلیل فشارهای امنیتی، در این‌باره با رسانه‌ها صحبت نکرده‌اند.»

کوثر فتاحی با تایید احتمال وجود سوء‌نیت مامور وزارت اطلاعات نسبت به فریناز خسروانی می‌گوید: «احتمال دارد که این شخص قصد تجاوز داشته و به همین دلیل فریناز مجبور شده که از راه بالکن فرار کند.»

او همچنین با برشمردن مرگ سایر دختران کرد، به مرگ سمیه فیض‌الله‌ پور در بوکان، سحر چوینی در دانشگاه بوعلی همدان و شیدا حاتمی در دانشگاه ارومیه اشاره می‌کند.

دشواری پوشش خبری مرگ زنان

پوشش خبری مرگ زنانی که با ادعای قتل یا خود‌کشی جان باخته‌اند و مرگ‌شان خبرساز شده، همواره دشوار بوده است. در مواردی که فردی زیر فشار بازداشت به قتل می‌رسد، اعضای خانواده‌ حاضر نیستند با رسانه‌ها گفت‌وگو کنند. از سوی دیگر، انتشار اخبار قتل یا تجاوز به زنان برای بسیاری از خانواده‌ها منافی عفت و آبروی آن‌هاست و از این رو ترجیح می‌دهند به جای افشاگری، سکوت اختیار کنند. به همین دلیل، سناریوی احتمال تجاوز و قتل از سوی رسانه‌ها قوت می‌گیرد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه خودکشی بر اساس آموزه‌های دینی امری مذموم و ناپسند است، در بسیاری از موارد خانواده‌ها خبر خودکشی را «قتل» بیان می‌کنند.

هر چند، خبر قتل و تجاوز به زنان به سرعت در رسانه‌ها دست به دست می‌چرخد، ولی انتشار سریع اخبار از طریق افرادی با انگیزه‌های سیاسی، جلوی روشن شدن بسیاری از ابهامات را می‌گیرد.

نکته دیگر در مورد این اخبار این است که این گونه اتفاق‌ها در فرهنگ مناطق مختلف ایران به‌شکل‌های مختلفی تفسیر می‌شود. مثلا در مناطق کردنشین، تجاوز به یک دختر کرد به معنی تجاوز به ناموس کرد‌ها تعبیر می‌شود و معنای سیاسی پیدا می‌کند.

در نتیجه این روند در بیشتر موارد، مخاطبان بر اساس پیش‌فرض‌های خود به نتایجی می‌رسند و حقیقت ماجرا معمولا هیچگاه مشخص نمی‌شود.

چند مورد مشکوک

از موارد مشکوک خودکشی دختران می‌توان به مرگ مشکوک شیدا حاتمی ۲۴ ساله‌، دانشجوی کار‌شناسی ارشد خاک‌شناسی-بیولوژی و بیوتکنولوژی، در اسفند ماه ۱۳۹۲ اشاره کرد که جسد به دار آویخته شده او در خوابگاه دخترانه دانشگاه ارومیه پیدا شد. مسئولان دانشگاه در آن زمان ادعا کرده بودند که او خودکشی کرده ولی بستگان این دانشجو این فرضیه را رد کردند.

یکی از خبر‌ساز‌ترین موارد مربوط به این موضوع، حادثه مرگ ترانه موسوی هنگام بازداشت و تجاوز به او بود که از سوی دو روزنامه‌نگار ایرانی به نام‌های لیلا ملک‌محمدی و رضا ولی‌زاده منتشر شد؛ خبری که در یکی از برنامه‌های صدا و سیما تکذیب شد. گرچه چند سال از انتشار این خبر می‌گذرد، اما هیچگاه مستندات جدیدی در مورد واقعی بودن این خبر در رسانه‌ها منتشر نشده است.

خبر قتل الناز بابازاده، دختر اهل تبریز ساکن کوی ولیعصر نیز از دیگر اخباری بود که با شایعاتی در فضای مجازی همراه شد. این قتل در زمان اعتراض‌های مردمی به نتایج انتخابات جنجال‌برانگیز سال ۸۸، موسوم به جنبش سبز رخ داد و جنبه سیاسی به خود گرفت.

بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، الناز بابازاده از هواداران جنبش سبز بود و از سوی نیروهای بسیج بازداشت شده بود. در گزارش‌ها، احتمال تجاوز و قتل این زن جوان از سوی نیروهای بسیج مطرح شده بود.

نمونه دیگر پرونده ریحانه جباری است که به اتهام قتل مرتضی سربندی که زمانی کارمند وزارت اطلاعات بود، مدت‌ها خبر‌ساز بود.

ریحانه در ۱۹ سالگی مرتکب قتل شد و در فروردین ۱۳۹۳، پس از هفت سال حضور در زندان، به‌ جرم قتل مرتضی عبدالعلی سربندی، ۴۷ ساله، به قصاص محکوم شد. جباری اتهام قتل را پذیرفته بود اما مدعی بود که مقتول قصد تجاوز داشته و او از خود دفاع کرده ‌است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 فکر برای «مردم مهاباد از حرمت انسانی خود دفاع کردند»

  1. بازتاب: همه چیز - متهم پرونده قتل فریناز خسروانی دختر مهابادی در بازداشت است

بیان دیدگاه